گلبرگ برافراشتۀ دریا داستانی است که در زمان جنگ داخلی اسپانیا در بارسلونا اتفاق می افتد. ویکتور دالمائو از تحصیلات پزشکی اش در دانشگاه دست می کشد تا به ارتش جمهوری خواه بپیوندد و به آن ها کمک کند. برادرش گی یِم نیز سرباز ارتش جمهوری خواه است و در برابر نیروهای فاشیست ژنرال فرانکو می جنگد، اما در نبرد ایبرو کشته می شود. ویکتور از دوست باسکی اش می خواهد که مادرش و روسِر، همسر گی یِم را از مرز رد کند و به فرانسه برساند، چون پیروزی نیروهای فرانکو بیشتر و بیشتر می شود. ویکتور پس از سختی های فراوان روسر را در فرانسه پیدا می کند و خبردار می شوند که کشتی وینیپگ، که توسط پابلو نرودای شاعر اجاره شده است، قصد دارد چندین پناهندۀ اسپانیایی را به شیلی ببرد. ویکتور و روسر از روی ناچاری با هم ازدواج می کنند تا مشمول شرایط سفر شوند. آن ها این سفر بلند را آغاز می کنند، اما مهاجرت به کشور جدید پایان مشکلاتشان نیست و باز هم در آنجا شاهد جنگ میان آزادی و سرکوب هستند، نبردی که گویا تمامی ندارد.


برچسب‌ها:

تاريخ : چهار شنبه 19 مرداد 1401برچسب:, | 13:43 | نویسنده : مانا |

ماه در استکانت افتاد بزرگیِ روح انسان را در وجودِ مهربان و صبور یک مادربزرگ به تصویر می‌کشد. داستان’ سفر این روح را در نسل‌های مختلف دنبال می‌کند. با چشم‌هایی حساس و قدرتمند’ انسان‌ها، حیوانات و گیاهان را لمس می‌کند و صدای بیم و امید، خشم و بخشش و عشق و نفرت را از درونِ اسرارآمیزشان می‌شنود.

درباره نویسنده

ستاره قره‌باغ‌نژاد

ستاره‌قره‌باغ‌نژاد، متولد ۱۸تیر ۱۳۵۹، کارشناسی ارشد زبان و ادبیات انگلیسی از دانشگاه آزاد اسلامی است. زبان شاعرانه و در عین حال سادهٔ داستان‌های او خیال و واقعیت را در هم می‌آمیزد و انسان را از حصار زمان و مکان رها می‌سازد.

 ناشر

مهراندیش 

ویراستار

مهدی سجودی مقدم

 

 


برچسب‌ها:

تاريخ : پنج شنبه 13 خرداد 1400برچسب:, | 12:4 | نویسنده : مانا |
 
توضیحات

کتاب درباره معنی زندگی اثری است از ویل دورانت به ترجمه ماندانا قدیانی و چاپ انتشارات عطر کاج.

کتاب حاضر حاصل نظریات شخصی نویسنده و عقاید و دیدگاه های مجموعه ای از شخصیت های معروف درباره معنای زندگی است. منشا این کتاب به تلاش ویل دورانت برای پاسخگویی به چرایی رد خودکشی و در خواستش از این افراد سرشناس برای همراهی او در پاسخ به چیستی زندگی و ارزش و معنای آن است. بنابراین در فصل نخست کتاب از دیدگاه دورانت آگاه خواهیم شد، سپس در فصول بعدی نظریات این افراد را درباره زندگی خواهیم خواند و پیرامون خودکشی نیز مطالبی را از نظر خواهیم گذراند.

گزیده ای از کتاب

هنگام مواجه شدن با ویرانگری بیطرفانه تاریخ -این بی طرفی طبیعت میان خیر و شر زندگی و مرگ- روح انسان در گذشته، به خودی خود با ایمان به دنیای عادلانه نیرو گرفته است. اما تمام این اشتباهات برطرف می‌شوند و مستمندان داخل بهشت نیز لذت این را دارند که بگذارند یک قطره آب از گلوی ثروتمندان داخل جهنم پایین برود. در ادیان کهن، موضوعات وحشتناکی وجود داشت و انجیل های ملایم بودا و مسیحیت با گذشت زمان در اثر افراط های مقدس کینه جویانه، سیاه و لکه دار شدند. هر بهشتی جهنم خودش را داشت که آدم های خوب با شور و اشتیاق، آن کسانی را که در زندگی به کامیابی بسیار دست یافته یا اسطوره های غلط را پذیرفته بودند به آنجا می فرستادند. در آن روزهای شاد انسان‌ها قبول کردند که زندگی ناخوشایند است: گوتاما نام بزرگترین خیر را بر انقراض بصیرت فردی گذاشت و کلیسا زندگی را به صورت دره پر از اشک توصیف کرد. انسان ها می توانستند نسبت به زمین بدبین باشند چون به آسمان خوش بین بودند و از پشت آن ابرها می توانستند جزایر رحمت و منزلگاه سعادت ابدی را ببینند.

در حین نوشتن، صدای آوازی از پایین خیابان به گوش می رسد و زنی جوان در لباس سیاه، به همراه گروهی از نوازندگان سازهای برنجی مرتعش، در حال خواندن «راک آورایجز» است. در سکوت به آن ترجیع‌بند ملحق می‌شود و تمام خاطرات دلخواه دوران جوانی پرهیزکارانه ام در درونم جریان می‌یابد. از میان جماعت بداهه‌نوازی که دور خوانندگان جمع شده اند، به نرمی رد می‌شوم. مردان اونیفرم پوش در گروه رسمی من را تحت تاثیر قرار نمی دهند؛ بدون استثنا آدم‌های سرسخت و اهل عمل هستند فقط میترسم از مدت‌ها پیش، مذهب شان به یک کسب و کار تبدیل شده باشد چون آن زنان اونیفرم پوش که صدای گوش خراش شان بار این آهنگ را بر دوش دارد، رنگ پریده، لاغر و بدون جسم و روح هستند. هر چیز معنوی وقتی به فروش می رود یا با آن لباس های اجق وجق به نمایش گذاشته می‌شود از بین می رود.


برچسب‌ها:

تاريخ : جمعه 7 خرداد 1400برچسب:, | 17:25 | نویسنده : مانا |

کسانی که اپلیکیشن کتاب راه دارند حتماً این کتاب دو زبانه را اگر واقعاً لازم شان می شود از اینجا تهیه کنند چون برای تقویت زبان انگلیسی هست . آدرس سایت :

https://www.ketabrah.ir
 
https://www.ketabrah.ir/کتاب-خانه-ساحلی

معرفی کتاب خانه ساحلی

کتاب خانه ساحلی، شامل داستان‌های خواندنی و جالبی از پاتریشیا اسپینال است. این کتاب به صورت دو زبانه (انگلیسی - فارسی) نوشته شده است.

یکی از داستان‌های پاتریشیا اسپینال (Patricia Aspinall) در کتاب خانه ساحلی (The House By The Sea) درباره زوج جوانی به نام کارل و لیندا اندرسون است، که برای گذراندن تعطیلات آخر هفته‌شان خانه‌ای کنار دریا می‌خرند. ولی یک آخر هفته لیندا به خانه نمی‌رسد و کارل نگران می‌شود که چه اتفاقی برایش افتاده؟ راننده تاکسی که دنبال کارل می‌آید چه کسی است؟ مردم روستا واقعاً چه می‌دانند؟


برچسب‌ها:

تاريخ : دو شنبه 29 مرداد 1397برچسب:, | 18:3 | نویسنده : مانا |

نشریه الکترونیکی آبتاب در زمینه های فرهنگی ، اجتماعی ، علمی ، ادبی ، هنری و غیره .......

برای خواندن مطالب آن به سایت زیر مراجعه فرمایید :

http://www.abtaab.ir/

نمونه ای از مطالب منتشر شده در این سایت را اینجا می گذارم . شما هم می توانید مطالب خودتان 

را به این نشریه ارسال فرمایید . 

 

برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : سه شنبه 23 آبان 1396برچسب:, | 10:36 | نویسنده : مانا |

کتابی برای والدین دارای فرزندان مبتلا به مشکل اتیسم .......

 

این کتاب به زودی در فروشگاه های کشور عرضه می گردد .


برچسب‌ها:

تاريخ : سه شنبه 23 آبان 1396برچسب:اتیسم , راهنمای والدین , | 8:49 | نویسنده : مانا |

 

 

سلامانه، احمد محمد اسماعیلی: یوسف مرادیان بازیگر مؤدب، خوش‌سیما و موفق سینما و تلویزیون متولد 1349 در تهران است. او یک دوره بازیگری را در کارگاه آزاد بازیگری گذارنده است و با بازی در فیلم دوستان که یک فیلم ملودرام عاشقانه بود به شهرت رسید. از عمده فیلم‌های کارنامه بازیگری او می‌توان به: آقای رئیس‌جمهور (ابوالقاسم طالبی (1379-آوازخوان (کاظم معصومی – 1379) غزل (محمدرضا زهتابی (1379-شب‌های تهران (داریوش فرهنگ – 80/1379) بوی گل سرخ (ناصر محمدی – 1380(لاک‌پشت (علی شاه حاتمی- 1375) آ صحاب کهف (فیلم / مجموعه – فرج‌الله سلحشور -1376) دوستان (علی شاه حاتمی – 1377) رنجر (احمد مرادپور – 1378) شک (ساموئل خاچیکیان، داود موثقی – 1378) چریکه هورام (فرهاد مهران فر، چشم سوم به کارگردانی آرش سجاد حسینی و متروپل مسعود کیمیایی اشاره کرد. با او درباره مسائل کاری و سلامتی گفت‌وگویی انجام داده‌ایم.

* آیا اهل مراجعه به پزشک در زمان بیماری هستید؟
هر بیماری که برایم رخ دهد به پزشک مراجعه می‌کنم. البته سال‌ها قبل‌تر بیماری‌های خفیف نظیر سرماخوردگی را جدی نمی‌گرفتم. اما بعد از مدتی متوجه شدم اگر بیماری ساده‌ای نظیر سرماخوردگی در زمان شروعش درمان نشود باعث لطمات زیادی می‌شود و من در آن زمان سرخود قرص سرماخوردگی و کپسول نظیر آموکسی سیلین مصرف می‌کردم و حالم خوب نمی‌شد و به دکتر مراجعه کردم و دکتر مواخده ام کرد که چرا دارو را خود سرانه مصرف کرده‌ام و چون سرماخوردگی من ویروسی بوده نیازی به مصرف اموکسی سیلین نبوده است.


*آیا تا به حال به اتاق عمل رفته‌اید؟
 بله، اتاق عمل فضای سردی دارد و دلیلش را پرسیدم و متوجه شدم دمای پایین اتاق عمل باعث می‌شود خیلی از میکروب‌ها نابود شوند. در بیمارستان لوزه سومم را عمل کردم و چون در سنین کودکی عمل کردم ترسی از ورود به اتاق عمل داشتم. اما به‌محض خوابیدن روی تخت دکترها مهربانانه با من صحبت کردند و سریع بیهوش شدم.

 

*درباره عمل‌های زیبایی چه نظری دارید؟
در دوران جوانی در کرمانشاه در چند رشته ورزش‌های رزمی و مشت‌زنی مقام آوردم و در طول فعالیت‌های ورزشیم پنج باری بینی‌ام شکست. زمانی رسید که به‌واسطه شکست شدن بینی نمی‌توانستم راحت بخوابم و آزار می‌دیدم. به پزشک مراجعه کردم و دکتر عنوان کرد که بینیم از داخل انحراف شدید دارد و با بروز یک سرماخوردگی کوچک دچار تنگی نفس می‌شوم و برای درمان باید عمل کنم. بنابراین این کار را انجام دادم. هرکدام از ما آدم‌ها در هر مرحله‌ای از زندگی‌مان چهره خاصی داریم.

دهه چهارم زندگی هر آدمی اوج دوران زیبایش محسوب می‌شود. و همه عوامل بیرونی و درونی انسان در مرحله بلوغ کامل است و به زیبایی طبیعی اعتقاد دارم و موقعی که برخی از عمل‌های زیبایی را که این سال‌ها مد شده را می‌بینم حالم بد می‌شود. و مواقعی هم پیش آمده که از حالت چهره برخی‌هایی که عمل زیبایی انجام داده‌اند می‌ترسم. چهره این آدم‌ها به حدی عجیب‌وغریب می‌شود که قابل‌باور نیستند. بارها دیده‌ام که آدمی به صرافت اینکه زیبا خواهد شد می‌رود ابرویش را می‌چسباند به سقف پیشانی‌اش و گونه‌هایش را برجسته می‌کند که انگاری از یک مبارزه مشت‌زنی بیرون آمده است. فکر نمی‌کنم چنین حالت صورتی با لب‌های برجسته زیبا باشد. یک سری شخصیت‌های جهانی داریم که آدم‌های پولداری هستند. موقعی که به چهره‌شان نگاه می‌کنید رد و نشانی از عمل‌های زیبایی مشاهده نمی‌کنید. البته آدم‌هایی هستند که به طرز افراطی و بیمارگونه‌ای به سمت عمل‌های زیبایی می‌روند. مایکل جکسون نمونه این‌چنین شخصیت‌هایی است که در سن پنجاه‌سالگی از دنیا رفت. خیلی از متخصصان پزشکی بعد از مرگش گفتند که عمل‌های متعدد زیاد که توأم با بیهوشی‌های طولانی‌مدت بود باعث بروز این حادثه شد. مایکل جکسون فقط هفت عمل زیبایی روی صورتش انجام داد.


*آیا تابه‌حال در سینما نقش پزشک بازی کرده‌اید؟
 بله، در فیلم باور و سریال شاید برای شما هم اتفاق بیفتد نقش پزشک بازی کردم.


*آیا نقش دکترهایی که بازی کردید دارای تخصص بودند؟
بله، دکتری متخصص مغز که فرزندش در حالت کما قرار می‌گیرد و دکتر وارد یک چالش بزرگ می‌شود. زیرا با تخصصش توانسته جان خیلی‌ها را نجات بدهد اما نمی‌تواند برای فرزندش کاری انجام بدهد. اما با توسل فرزندش شفا پیدا می‌کند.


*چقدر مردم و نظراتشان برای شما اهمیت دارند؟
بدون شک هر بازیگری موفقیتش را مدیون لطف مردم می‌داند و در کل من ارتباط بسیار خوبی با مردم و عزیزانی که با آن‌ها برخورد می‌کنم، دارم و حرف زدن با آن‌ها انرژی زیادی به من می‌دهد اکثر آن‌ها وقتی من را می‌بینند ابراز لطف دارند و من را تشویق به کارهای بهتر می‌کنند.


*چه‌کارهایی را آماده پخش دارید؟
به‌تازگی بازیم در سریال همسفر خورشید به کارگردانی علی شاه حاتمی به پایان رسیده است و هم‌اکنون فیلم در مرحله تدوین است. داستان این سریال اجتماعی با تم دینی درباره زندگی‌ای یکی از مسلمان هند است که برای زیارت قصد سفر به ایران و مشهد را دارد. چون سن و سال این پیرزن بالا است و نمی‌تواند سفر کند نوه نوجوانش تصمیم می‌گیرد آرزوی مادربزرگش را برآورده کند و به همین دلیل به ایران سفر می‌کند و در این سفر اتفاقاتی برای او رخ می‌دهد و چون غیرقانونی وارد ایران شده بازداشت می‌شود و قرار می‌شود دوباره به هند عودت داده شود. من نقش یحیی را بازی می‌کنم که سابقه حضور در جبهه‌ها را در زمان جنگ تحمیلی دارد و اهل کارهای خیر و ثواب است و چون راننده است درراه با کودک برخورد می‌کند و یحیی با شنیدن ماجرا برای زیارت رفتن به نوجوان کمک می‌کند. فیلم‌برداری این سریال جاده‌ای در خراسان رضوی انجام شد.


برچسب‌ها:

تاريخ : چهار شنبه 15 مهر 1394برچسب:, | 10:30 | نویسنده : مانا |

خبرگزاری میزان: تازه ترین فیلم سینمایی اکبر عبدی با عنوان "مذاکرات مستقیم آقای عبدی" بدون کمترین تبلیغات محیطی و رسانه ای روی پرده رفته است. این فیلم را علی شاه حاتمی ساخته است؛ کارگردانی که در سالهای اخیر بیشتر بواسطه ساخت سریالهایی چون "خوش رکاب" شناخته می شد. در بخشهایی از فیلم، عبدی به شوخی متهم می شود به جاسوسی برای بیگانه!

به گزارش خبرگزاری میزان شاه حاتمی برای ساخت فیلم تازه اش از ایده جالبی استفاده کرده است؛ ایده قرار دادن اکبر عبدی در تابوت و پر کردن کل فیلم با بداهه هایی که عبدی حین صحبت تلفنی با اشخاص و شخصیتهای مختلف انجام می دهد. عبدی به عنوان یک بازیگر مشهور سینما مورد آدم ربایی واقع شده و آدم ربابان او را در تابوتی حوالی تهران خاک کرده اند. حالا او فقط چند ساعت وقت دارد که ضمن تماس با افراد مختلف 1 میلیون دلار جور کرده و به آدم ربا بدهد بلکه رها شود.

مدیری بادی گارد دارد

ابتدای فیلم با صحبتهای تلفنی عبدی با آدم ربا آغاز میشود؛ آدم ربایی که میلاد کیمرام به جایش حرف زده است. عبدی از آدم ربا می پرسد چرا به جای وی گلزار یا مهران مدیری را ندزدیده و وی پاسخ می دهد: گلزار ایران نیست و پیدا کردنش سخت است و مدیری هم بادی گارد دارد و نمیشود به سادگی طرفش رفت.

عبدی از آدم ربا می پرسد حالا که دلار میخواسته چرا به سراغ تام کروز نرفته و او می گوید: اگر سراغ تام کروز می رفتم ممکن بود مذاکرات ظریف به مشکل بخورد!

 

اگر من در تابوت باشم شریفی نیا نقشهای مرا روی هوا می زند

به گزارش میزان عبدی در یافتن علت آدم ربایی جملاتی را درباره هدف آدم ربایان مطرح می کند و بیان می دارد: آدمهای زیادی نیستند که با من دشمنی داشته باشند. البته یکی هست که آرزو دارد من سر به تنم نباشد. او شریفی نیاست چون اگر من در تابوت باشم او نقشهای پیشنهادی مرا روی هوا میزند. یادش رفته آن موقع که من سه تا فیلم همزمان با هم کار میکردم او در حال گردوبازی بود.

اکبر عبدی برای پیدا کردن 1 میلیون دلار و رهایی از تابوت به همه متوسل می شود. اول به دفتر وزیر ارشاد زنگ می زند و رییس دفتر وزیر به او برای 2 ماه و نیم دیگر وقت میدهد تا به ملاقات وزیر بیاید.

 

اکبر عبدی در تابوت به خواب می رود و در رویا با پدربزرگش دیدار می کند؛ پدربزرگی که برای رهایی از وضعیت پیش آمده او را به مردم داری دعوت می کند

تماس عبدی با جان کری

عبدی که نومید شده به وزارت امور خارجه زنگ می زند و مشاور زیر در برابر درخواست وی که 1 میلیون دلار می خواهد می گوید: آمریکا هنوز پولی به ما پس نداده است و برای همین ما هم پولی در بساط نداریم اما این شماره جان کری وزیر امور خارجه است 00145678910 و اگر میخواهی آزاد شوی با خودش تماس بگیر.

عبدی با وزارت خارجه آمریکا تماس گرفته و با جا زدن خود به عنوان کاترین اشتون خواهان گفتگو با جان کری میشود اما آنها خیلی زود ردش را می گیرند و حتی مختصات نقطه ای که در آن زیر خاک رفته را هم به وی میدهند!

متهم به جاسوسی برای بیگانه

به گزارش میزان دقایقی بعد از این تماس از دفتر وزارت اطلاعات با اکبر عبدی تماس می گیرند و یکی از نیروهای این وزارت که یوسف مرادیان بجایش حرف می زند از او پرسش میکند که چرا با وزارت خارجه آمریکا تماس گرفته و برای همین متهم است به جاسوسی برای بیگانه اما بعد از مدتی میگوید شوخی کرده است و آنها ردش را گرفته و به زودی نجاتش خواهند داد.

عبدی وقتی به همکار اطلاعات می گوید که مختصات محل دفن شدنش را وزارت خارجه آمریکا داشته است وی با پوزخندی پاسخ میدهد: رد شما که جای خود دارد، رد جان کری را هم گرفته ایم که همزمان با تماس شما در تل آویو در حال گفتگو با نتانیاهو است.

معرفی به گروه کودک برای همکاری با پورنگ

عبدی برای اینکه همه تلاشهایش را کرده باشد با عزت ا.. ضرغامی مدیر سابق صداوسیما هم تماس می گیرد. ضرغامی وقتی ماجرای آدم ربایی عبدی را می شوند فکر میکند او شوخی کرده و وقتی ناله های عبدی را می شنود و نیازش به 1 میلیون دلار را می شند بیان می دارد: تنها کاری که میتوانم برایت بکنم این است که معرفی ات کنم به گروه کودک صداوسیما و بگویم بگذاردت کنار عموپرنگ تا پفک و چیپس تبلیغ کنی بلکه دوزار پول گیرت آید.

البته ضرغامی این را هم به عبدی می گوید: قول میدهم اگر خدای نکرده فوت کردی یک ختم حسابی در مسجد بلال برایت بگیرم!

 

شریفی نیا نقش نامزد هملت را بازی می کند

در میانه این اتفاقات دختر عبدی که ماجرای گروگان گیری پدرش با جشن تولدش مقارن شده بی خبر از دلایل غیبت پدر در فاصله زمانی کوتاه تا جشن تولد از او می پرسد که چرا این قدر صدایش گرفته و عبدی می گوید: در کار تازه اش در نقش هملت ظاهر شده است. دختر از پدر می پرسد نقش نامزد هملت را چه کسی بازی می کند و عبدی در طعنه ای دیگر به شریفی نیا می گوید: این نقش را به هدیه تهرانی پیشنهاد دادند که قبول نکرد و برای همین بناست شریفی نیا نقش نامزد هملت را بازی کند!

قالیباف این یک میلیون را هم صرف تونل سازی می کند

به گزارش میزان در جاهایی از فیلم یک خبرنگار که دوست فرزند عبدی است به کمک او آمده و سعی میکند با برگزاری یک گلریزان یک میلیون دلار برای حمایت از عبدی فراهم کند. این خبرنگار از عبدی می پرسد که بعد از جمع آوری این یک میلیون، پول را به حساب شهرداری بریزد یا نه و عبدی می گوید: نه اگر به حساب قالیباف پول بریزید او که علاقه زیادی به تونل سازی دارد این 1 میلیون دلار را هم صرف تونل سازی می کند.

نجات توسط ماموران اطلاعات

در نهایت و بعد از رخ دادن اتفاقاتی دیگر که همه و همه از طریق صدا روایت می شوند نه گلریزان خبرنگار موردنظر بلکه این ماموران وزارت اطلاعات هستند که عبدی را از زیر خاک نجان می دهند.


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 4 بهمن 1393برچسب:, | 12:50 | نویسنده : مانا |

یوسف مرادیان بازیگر محجوب و بااخلاق سینما و تلویزیون که این روزها در درام "مذاکرات مستقیم آقای عبدی" به عنوان صداپیشه حضور دارد با اشاره به اینکه اغلب بازیگران سینما سعی میکنند با راه اندازی مشاغلی غیرهنری حاشیه امنیتی برای خویش ایجاد کنند اما در این بین بعضا ضرر هم میکنند از 200 میلیون اندوخته خودش گفت که در جریان یک سرمایه گذاری 1 میلیارد و 400 میلیونی به باد رفت.

 

 

 

به گزارش سینما خبر؛ یوسف مرادیان درباره اینکه چقدر در طی دوران حرفه ایش درگیر شکایتهای حقوقی شده است به میزان گفت: من سعی میکنم طوری رفتار کنم که کار گروه تولید راه بیفتد یعنی به عنوان بازیگر سعی زیادی میکنم که با گروه راه بیایم و حتی بارها شده از لباسهای خودم برای فیلم استفاده میکنم تا در هزینه های پروژه صرفه جویی صورت گیرد اما به هر حال بدحسابی هم دیگر جزء لاینفک پروژه های سینمایی و تلویزیونی شده و همین باعث میشود برخی از همکاران نیز درگیر شکایت و شکایت بازی شوند.
از جیب هزینه کرده ام برای رفت و آمد تا لوکیشن
مرادیان ادامه داد: من شخصیتم طوری نیست که به سمت شکایت بروم و سعی میکنم با تهیه کننده راه بیایم. حتی شده از جیب هزینه کرده ام برای رفت و آمد تا لوکیشن. از آن طرف هم شده که صبح رفته ام سرصحنه اما تا عصر نشسته ام تا نماهایم گرفته شود و حتی یک واژه گلایه آمیز نگفته ام. شخصا با همه چیز کنار می آیم و سعی میکنم به تعهداتم عمل کنم ولی افسوس که برخی تهیه کنندگان به تعهدات خویش پای بند نمی مانند.
این بازیگر خاطرنشان ساخت: جالب است که مردم این بدحسابیها را که در سینما و تلویزیون صورت می گیرد باور نمیکنند و وقتی به طور اتفاقی دراین بازه چیزی می شنوند چنان متعجب میشوند که نگو. بارها شده که مخاطبان در خیابان از ما می پرسند واقعا پول شما را نمی دهند؟! انگار که ما در سیاره ای دیگر زیست می کنیم.
دستمزدم پرداخت نشد و تهیه کننده گفت زندگیم روی هواست
بازیگر سریال "کارآگاه" با اشاره به بدحسابی اخیر یکی از تهیه کنندگان اظهار داشت: همین نوروز گذشته با تهیه کننده ای قرارداد بستم و البته بنا بود برای بازی در کار حدودا 140 میلیون تومان دستمزد بگیرم اما در نهایت بعد از پایان کار دستمزدی نگرفتم و هر چه به سراغ تهیه کننده رفتیم فقط با این پرسش روبرو شدیم که کل زندگیم روی هواست، به من رحم کنید!
 
 
 
 
 

در میانه دهه هشتاد 200 میلیون سرمایه ام به باد رفت

بازیگر "متروپل" و "شبهای تهران" با اشاره به اینکه همین بدحسابی باعث شده هنرمندان بیزنسهای غیرهنری را هم تجربه کنند به میزان گفت: البته که در بیزنسهای غیرهنری هم ممکن است دچار ضرر و زیان شویم. به عنوان مثال در میانه دهه هشتاد حدودا 200 میلیون از پس اندازم را بر سر پروژه ای سرمایه گذاری کردم که خیلی زود به بن بست خورد.

مرادیان در توصیف این پروژه بیان داشت: به همراه چند نفر از همکارانم با شخصی وارد کار شدیم که ادعا میکرد کارش خرید و فروش خطوط موبایل است. من همان ابتدا با ایشان شرط کردم که نمیخواهم پولم را بدهم که ربا بگیرم بلکه هدفم آن است که پولم وارد فعالیت قاتصادی شود و البته که این فعالیت اقتصادی باید کاملا قانونی باشد.

1 میلیارد و 400 میلیون سرمایه جمع شد و البته تباه!

یوسف مرادیان در گفتگو با میزان ادامه داد: 200 میلیون تومان من گذاشتم و دیگر همکارانم نیز هر کدام چیزی در همین حد یا بیشتر وارد کار کردند و در نهایت 1 میلیارد و 400 میلیون تومان جمع شد و اندکی بعد از واسپاری سرمایه در اختیار طرف معامله، ایشان غیبش زد و دیگر نتوانستیم او را پیدا کنیم.

این بازیگر درباره اینکه طرف اول در دسترس نبود و برای همین شکایتها به جایی نرسید افزود: من که دیدم طرف اول بارش را بسته و از کشور خارج شده دیگر پیگیر شکایت نشدم اما دوستان دیگرم که پیگر ماجرا بودند در نهایت توانستند شخص دومی را که تقصیر کمتری داشت به زندان بیندازند اما در نهایت این زندانی شدن هم به مسترد شدن پولها منجر نشد.

منبع:میزان


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 4 بهمن 1393برچسب:, | 12:42 | نویسنده : مانا |

 

یوسف مرادیان متولد سال ۴۹ است و برای نخستین بار در سال ۷۵ با بازی در فیلم «لاک پشت» اثر علی شاه حاتمی پا به عرصه تصویر گذاشت. بعدها در آثار سینمایی دیگری چون  «موج سوم»، « آقای رئیس جمهور»، «مترو پل» و … و هم چنین سریال ‌هایی چون «کارآگاه علوی»، «مردان آنجلس»، «کلانتر» و « چهل سرباز» ایفای نقش کرده است. او به تازگی بار دیگر در فیلم سینمایی «مذاکرات مستقیم آقای عبدی»با علی شاه حاتمی همکاری کرده است. مرادیان در این کار به صورت متفاوتی حضور دارد و مخاطب فقط صدایش را می شنود.

این بازیگر سینما و تلویزیون، در گفت و گو با خبرنگار جی پلاس بیان کرد: «مذاکرات مستقیم آقای عبدی» یک اتفاق خیلی خوب است. به عنوان یک بیننده و فردی که در  عرصه هنر فعالیت می کنم، همیشه دغدغه ذهنی ام این بود که در مدت زمان اکران یک فیلم سینمایی چه اتفاقی قرار است، بیفتد که تماشاچی روی صندلی خسته نشود و احساس رخوت نکند.

او افزود: در بیشتر فیلم ها تعدد لوکیشن و بازیگر داریم که با بازی های متفاوت همراه است. همه اینها دست به دست هم می دهد تا در یک فیلم سینمایی یک سری اتفاقات رخ دهد ولی در «مذاکرات مستقیم آقای عبدی» شاهدیم که تنها یک بازیگر و یک لوکیشن وجود دارد که البته نمی توان تابوتی را که در فیلم به عنوان لوکیشن مطرح است، حتی یک لوکیشن به حساب آورد چون فضایی است که بازیگر نمی تواند در آن حرکت کند. در مجموع، کار را دوست داشتم و احساس می کنم که این نوع کار یک موفقیت است و واقعاً به آقای شاه حاتمی تبریک می گویم.

مرادیان خاطرنشان کرد: برداشت شخصی من از پایان این فیلم این بود که در هر سرزمینی بزرگترین و باشکوه ترین پشتیبان هنرمندان، مردم هستند و من این را خیلی دوست داشتم؛ هنرمندان هیچ وقت تنها نیستند، هنرمند با بودن مردمان سرزمینش معنا می گیرد چون کارهایش را می بینند، آنها را نقد و تعریف و نقاط ضعف و قوتش را مطرح می کنند و همه  اینها باعث می شود که هنرمند هر روز در حرفه‌ اش پله های ترقی و تعالی را طی کند، به خداوند ایمان داشته باشد و بداند که بزرگترین موهبت الهی این است که محبوب مردمان سرزمینش باشد. در این فیلم سینمایی می بینیم که مردم در نهایت به این هنرمند (اکبر عبدی) کمک می کنند و باز حتی قبل از اینکه نیازی به کمک آنها باشد عزیزان دیگری از وزارت اطلاعات هستند که این شخصیت را نجات می دهند و این، یعنی ما نیز در هر زمینه ای به آن قدرتی رسیدیم که بتوانیم در کوتاه ترین زمان ممکن کمک رسان مردم باشیم.

این بازیگر در پاسخ به این پرسش جی پلاس مبنی بر اینکه آیا «مذاکرات مستقیم آقای عبدی» به دلیل داشتن یک بازیگر و لوکیشن می تواند مورد پسند مخاطب جوان قرار گیرد، گفت: قطعاً! این فیلم یک نوآوری در عرصه سینما است. همیشه شاهد بودیم  که جوان های ما از آثار کارگردان هایی که پیشرو بودند و به شکلی سعی کردند اتفاقات جدیدی خلق کنند استقبال کردند چون اصولاً زیاد تکرار را به ویژه در عرصه هنر دوست نداریم. به همین دلیل، این کار یک نوآوری و موفقیت است.

مرادیان که در مراسم اکران خصوصی این فیلم سینمایی نیز حضور داشت، یادآور شد: من از دیدن این فیلم خسته نشدم و احساس کردم که همه عزیزانی هم که در اکران خصوصی فیلم اطراف من نشسته بودند از کار لذت بردند. گذشت زمان را در طول فیلم احساس نکردیم.


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 4 بهمن 1393برچسب:, | 12:41 | نویسنده : مانا |

 

 

این بازیگر به «نسیم» گفت: سعی می‌کنم نقش‌های متفاوت را در سینما قبول کنم؛ نقشی که بتوان برای شناختش ساعتها وقت گذاشت نه نقش تکراری/ سریال "همسفر خورشید" از آخرین کارهایم بوده است

یوسف مرادیان بازیگر سینما و تلویزیون در گفتگویی با خبرنگار «نسیم»، عنوان کرد: اخیرا بازی در یک مجموعه تلویزیونی به نام "همسفر خورشید" را پشت سر گذاشتم؛ سریالی که بخشی از فیلمبرداری آن در ایران و بخشی در هند انجام میشود.

وی ادامه داد: کارگردانی کار برعهده علی شاه حاتمی است که سالیان دراز است او را می‌شناسم و به نگاهش اعتقاد دارم. بخشهای مربوط به ایران فیلمبرداری شده و بخشهای هندوستان باقی مانده است.

*داستانی با زمینه مذهبی

مرادیان درباره درونمایه "همسفر خورشید" اظهار داشت: داستان سریال زمینه ای مذهبی دارد و داستان کودکی را روایت میکند که قصد دارد آرزوی مادربزرگی که سالهاست در هند ساکن بوده را برآورده کند. این مادربزرگ دوست داشته به زیارت امام هشتم برود اما در اثر بروز یک اتفاق مادربزرگ به کما می رود و حالا کودک است که باید به تنهایی شرایط تحقق آرزوی مادربزرگ را فراهم کند.

مرادیان با اشاره به مضمون فراگیر سریال که از ارتباطات انسانی می گوید افزود: تصویری که در این سریال از ارتباطات انسانی ارائه میشود تصویری جهان شمول است که مطمئنا میتواند مورد توجه اقوام مختلف قرار گیرد. "همسفر خورشید" خیلی خوب ارتباطات دو طیف سالخوردگان و کودکان را روایت میکند.

یوسف مرادیان درباره نقش اش در سریال "همسفر خورشید" بیان داشت: در این سریال در نقش یکی از شخصیتهایی بازی کرده ام که به کودک در تحقق اهدافش کمک می کند.

*پیشنهاد نقشهای مشابه پس از بازی در "متروپل"

مرادیان درباره ایفای نقش در سینما نیز به «نسیم» گفت: بعد از ایفای یک بدمن در "متروپل" کیمیایی مواجه شدم با تعداد زیادی از نقشهای مشابه اما پرهیزم از تکرار سبب شد که هیچ کدام از این نقشها را قبول نکنم.

وی ادامه داد: در همکاری با کیمیایی هم فارغ از جایگاه وی به عنوان کارگردان شناخته شده، کاراکتر متفاوتی که برایم نوشته شده بود ترغیبم کرد به همکاری چون فکر میکردم آن کاراکتر میتواند تواناییهایم را به چالش بکشد. بعد از آن نیز نگاهم به کاراکترهای متفاوت بوده است یعنی نقشهای مشابه را قبول نکرده ام.

این بازیگر خاطرنشان ساخت: در ادامه روند بازیگری ام هم سعی زیادی خواهم کرد که بر روی نقشهای متفاوت کار کنم؛ کاراکترهایی که بتوان برای شناخت آنها ساعتها وقت گذاشت و شرایطی را فراهم کرد برای بیرون کشیدن نقاط نادیده تبحر بازیگر.

 


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 4 بهمن 1393برچسب:, | 12:40 | نویسنده : مانا |

 

 

خلاصه داستان
یاسین نوجوانی است که بیشتر کودکی خود را در محافل قرآنی سپری کرده و همین امر دلیل بر شعور و کمالات بالای او است. محمود پدر یاسین مهندس با تجربه‌ای است که ریا و طمعش در زندگی باعث تیره شدن روابطش با خانواده شده است. با قهر کردن یاسین پدر به شمال کشور می‌رود تا او را از نزد پدربزرگش بازگرداند. در طول این سفر مشکلات و حوادثی پیش می‌آید که نقطه عطف او در زندگی می‌شود.
تحلیل
«ما متهمیم» عنوان اثری دیگر از سینمای شمالیزاسیون شده کودک و نوجوان می باشد. اثری که به اسم تجلیل از شأن کودک مأنوس با قرآن کریم تناقض رفتاری ویژه و فاحشی را در روابط اجتماعی او مبتنی بر سبک زندگی اسلامی ایرانی به نمایش می گذارد. «ما متهمیم» اگرچه عنوان ابتدایی خود را از ما همه گناهکاریم عوض نموده است و دست به دست شدن کارگردانان و بازنویسی فیلمنامه توسط نویسندگان متعددی را شاهد بوده است اما همچنان از فقر فیلمنامه در رنج بوده و مخاطب ناکجاآباد نامعلوم کش داری را (اصلاً مشخص نیست به کجا باز می گردد) شاهد است. در نهایت مخاطب ناکجاآبادی کشدار را میان مربع پدبزرگ محمود (پدر)، مهلا (مادر) و یاسین مشاهده می کند.
 

برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 4 بهمن 1393برچسب:, | 12:39 | نویسنده : مانا |

خبرگزاری میزان: فیلم "ما همه گناهکاریم" با بازی هنگامه قاضیانی که در ابتدا کارگردانی به نام حامد امرایی داشت و بعد از مدتی کارگردانی دیگر به نام حسن ناظر کار تولید را به انتها رساند بدون اکران سینمایی در شبکه خانگی عرضه خواهد شد.

به گزارش خبرگزاری میزان شورای صدور پروانه نمایش خانگی (ویدئویی)با عرضه 3عنوان فیلم موافقت کرد.

در جلسه 2 آبان شورای پروانه نمایش خانگی که با حضور اکثریت اعضاء برگزار شد،با عرضه فیلم های "روشنک "به تهیه کنندگی و کارگردانی حسین قناعت ، "آلما گل "به تهیه کنندگی و کارگردانی فرشاد فرشته حکمت و "ما همه گناهکاریم "به تهیه کنندگی محسن علی اکبری و کارگردانی حسن ناظر موافقت شد.

همچنین در این جلسات با نمایش چهار عنوان فیلم خارجی نیز موافقت شد.


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 4 بهمن 1393برچسب:, | 12:37 | نویسنده : مانا |

 

 

یوسف مرادیان بازیگر نقش سعید در سریال "رخصت" به خبرنگار روابط عمومی این شبکه گفت: خط قصه "رخصت" مسیر واحدی دارد که از آن خارج نمی شود و مسائل زیادی به طور همزمان در دل قصه اصلی مطرح نمی شود. 
به گزارش روابط عمومی شبکه سه سیما، یوسف مرادیان بازیگر نقش سعید در سریال "رخصت" درباره علت حضورش در این پروژه گفت: این سریال از ابتدا برای تولید در 13 قسمت در نظر گرفته شده بود و زمانی که از من دعوت به همکاری شد، چند قسمت از فیلمنامه آن را که آماده بود، خواندم و به نظرم داستان خوبی آمد. ضمن این که اگرچه فیلمنامه کامل نبود اما آقای صلح میرزایی کلیت داستان را به خوبی برایم شرح دادند و سرنوشت کاراکتر هم کاملا مشخص بود.


وی با بیان تحلیل خود نسبت به نقش سعید افزود: سعید فردی است که در خانواده ای مذهبی بزرگ شده است و در عین حال هم تلاش دارد تا به خواسته های پدرش که در زمان مرگ خود به او وصیت کرده، عمل کند. به دلیل این که هیچ انسانی منزه از خطا و کامل نیست به هر حال ممکن است در مسیر زندگی خود با مشکلاتی رو به رو شود یا اتفاقاتی در زندگی اش رخ بدهد که او را به اشتباه بکشاند.
بازیگر سریال "کارآگاه علوی" خاطر نشان کرد: سعید بر مواضع خود پایبندی دارد و تا اینجا هم مسیر درستی را در پیش گرفته و بر آن هم پافشاری می کند. 
وی در پاسخ به این که آیا 13 قسمتی بودن سریال فرصت کافی برای پرداختن به این نقش که ابعاد مختلف زندگی او از جمله شغل و رفتارهایش نیز در آن مورد بررسی است، ایجاد می کند یا نه، بیان داشت: یکی از مواردی که دوستان و اطرافیان من با دیدن این سریال بر آن تاکید می کنند،  این است که با یک قصه منسجم در این سریال رو به رو هستیم. داستان از این شاخه به آن شاخه نمی پرد و مسائل زیادی را به طور همزمان مطرح نمی کند. در واقع خط قصه در مسیر واحدی حرکت می کند و از آن خارج نمی شود. به همین دلیل 13 قسمت زمان مناسبی برای پرداختن به داستان سعید و دیگر شخصیت های داستان است. ضمن این که نیاز چندانی به باز شدن و پرداختن عمیق به زندگی کاری او حس نمی شود. 
مجموعه تلویزیونی رخصت به کارگردانی قدرت الله صلح میرزایی  در 13 قسمت 50 دقیقه ای از دوشنبه 17 آذر مصادف با نیمه ماه صفر ساعت 19:45 روانه آنتن شبکه سه شده است.
این مجموعه به تهیه کنندگی احمد دیری به قلم سیده فاطمه موسوی به رشته تحریر در آمده است.
یوسف مرادیان، عنایت بخشی، ثریا قاسمی، نیما شاهرخ شاهی، مجید مشیری، مارال فرجاد و بابک انصاری از جمله نقش آفرینان این سریال هستند. یوسف مرادیان در نقش سعید ، عنایت بخشی در نقش حاج اسدالله، ثریا قاسمی در نقش زهرا سادات مادر سعید و نیما شاهرخ شاهی در نقش حمید حضور دارند.
این مجموعه  تلویزیونی روایت داستان مهندس چهل ساله‌ای به نام سعید است که در یک خانواده مذهبی بزرگ شده و زندگی کرده است. او تصور می‌کند تمام اعمال و رفتارش بر اساس دین است و همین طرز تفکر باعث غرورش شده است. سعید که فکر می‌کند همه مسائل دینی را خوب می‌داند و هیچ خطا و اشتباهی در این باره مرتکب نشده، ماه محرم بر اساس یک اتفاق و جریان غیرمنتظره در موقعیتی قرار می‌گیرد که ایمانش مورد آزمایش الهی قرار می‌گیرد.
این مجموعه تلویزیونی به طور همزمان از شبکه قرآن سیما نیز در حال پخش است.

 

برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 4 بهمن 1393برچسب:, | 12:33 | نویسنده : مانا |

 

 

 

اعضای انجمن صنفی بازیگران سینما و تلویزیون ایران با دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام دیدار کردند.


به گزارش جریان به نقل از پایگاه اطلاع رسانی مجمع، در این دیدار که صبح امروز، دوشنبه، در محل دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام برگزار شد، دکتر محسن رضایی با بیان اهمیت جایگاه هنرمند گفت: هنرمندان و از جمله بازیگران بخشی از جامعه نخبگان کشور هستند که می توانند در اصلاح مناسبات اجتماعی نقش آفرینی کنند.

دبیر مجمع تشخیص مصلحت، یکی از سیاست های کلی کشور را واگذاری امور به مردم بیان کرد و افزود: نخبگان کشور می توانند با تشکیل انجمن های صنفی و موضوعی بخشی از وظایف دولت را به عهده بگیرند، این موضوع می تواند به افزایش کارایی و بازدهی بیانجامد و خلاء های مدیریتی کشور را تکمیل نماید.

در ادامه این جلسه، حسین خانی بیک نایب رئیس انجمن با اظهار خوشنودی از تشکیل جلسه گفت: انجمن صنفی بازیگران سینما و تلویزیون دارای قدمت ۱۰ ساله است و هم اکنون ۷۰۰ عضو دارد که به رغم برخی حمایت ها هم اکنون برای تکریم هنرمندان نیاز به پشتیبانی جدی دارد.

داوود قاسمی امیرلو دبیر این انجمن نیز با ارائه گزارشی از روند فعالیت های انجام شده گفت: با توجه به مشمولیت و گستردگی حضور بازیگران در این تشکل با حمایت های کلی و معنوی می توان گامی جدی برای خدمت رسانی به هنرمندان برداشت.

همچنین در این جلسه یوسف مرادیان، محمد شیری، مصطفی انوش و زنجانی از اعضای هیئت مدیره انجمن به بیان مشکلات هنرمندان و نیز گزیده برنامه ها و فعالیت های آتی انجمن پرداختند.

در این جلسه همچنین دکتر رضایی، ضمن تجلیل از جایگاه ممتاز استاد جمشید مشایخی، رئیس انجمن صنفی بازیگران، برای بهبودی ایشان دعا کرد.

 

 

 


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 4 بهمن 1393برچسب:, | 12:31 | نویسنده : مانا |

یوسف مرادیان بازیگر سینما و تلویزیون پیرامون دلایل دوری خود از تلویزیون و بازگشت دوباره به آن با سریال «رخصت» گفت: «تمایل من برای ایفای نقش های متفاوت سبب کم رنگ شدن من در قاب تلویزیون شد به همین دلیل صبر کردم تا با پیشنهادهای جدیدی روبرو شوم.»

 

 

 

به گزارش سينماخبر،مرادیان افزود: «سریال «رخصت» همه شرایطی که من برای حضور در یک اثر متفاوت را دوست داشتم دارد و تمام این عناصر سبب شد تا من بار دیگر به قاب تلویزیون بازگردم.» 
 
وی بیان داشت: «معتقد هستم گاهی وقت ها ما بازیگران در کارهایمان فاصله ایجاد می کنیم، به یاد دارم سال هایی که من وارد سینما شدم یک فاصله ای جدی میان بازیگران سینما و تلویزیون وجود داشت، بدان معنا که برخی بازیگران فقط در سینما فعالیت داشتند و برخی دیگر  فقط در تلویزیون؛ تا اینکه بعد از مدتی این فاصله از بین رفت و بازیگران شرایط حضور در هر ۲ حوزه را به دست آوردند.» 
 
مرادیان پیرامون نقش خود در سریال «رخصت» اظهار داشت: «من در یک خانواده متدین به دنیا آمدم و بزرگ شدم و همواره از کودکی شاهد رفتارهای مذهبی پدر و مادرم بودم، لذا کاملا طبیعی است که چنین فضای خانوادگی در من تاثیر بگذارد تا بتوانم نقش باورپذیری را در این سریال ایفا کنم.» 
 
بازیگر فیلم «شب های تهران» پیرامون ویژگی های نقش خود خاطر نشان ساخت: «من با کاراکتر «سعید» در سریال رخصت بیگانه نبودم و به دلیل زندگی در یک خانواده مذهبی با برخی از ویژگی های آن آشنایی داشتم. در سریال «رخصت» با فردی مواجه شدم که اعتقادات مذهبی خود را دارد.» 
 
مرادیان افزود: «همه ما عاشق امام حسین (ع) و ائمه هستیم و طبیعی است که وقتی این نقش به من پیشنهاد شود، با تمام اشتیاق آن را بپذیرم؛ کاراکتر «سعید» هم به لحاظ بازیگری خیلی پیچیده و سختی نبود.» 
 
وی با بیان این مسئله که ۶ قسمت از سریال باقی مانده است، اظهار داشت:  «سعید» در طول داستان با فراز و فرودهایی مواجه می شود و میان درگیری با اعتقادات خودش و اتفاقات پیرامونش قرار می گیرد و در نهایت لطف خداوند شامل حالش می شود و مجددا به مسیر درست زندگی بازمی گردد.» 
 
مرادیان افزود: «من «سعید» را زندگی کردم و در هیچ کدام از بخش های کار زیاده روی نکردم  چون تلاشم بر این بود که از کلیشه ها دوری کنم.»

منبع:سينماپرس


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 4 بهمن 1393برچسب:, | 12:29 | نویسنده : مانا |

 

 

یوسف مرادیان، بازیگر پرکاری‌ نیست. او در آخرین حضور سینمایی‌اش در فیلم «متروپل» ساخته مسعود کیمیایی بازی کرده و این روزها او را در سریال تلویزیونی «رخصت» به کارگردانی قدرت‌الله صلح‌میرزایی می‌بینیم که از شبکه‌های قرآن و سه پخش می‌شود.
 

مرادیان در این سریال نقش جوانی به نام سعید را بازی می‌کند که پیرو فعالیت هر‌ساله پدرش قصد دارد تکیه اباعبدالله(ع) را برای ماه محرم آماده کند، اما در این راه با مسائل مختلفی روبه‌رو می‌شود. با او درباره نقش سعید سریال رخصت به گفت‌وگو نشستیم.

در این سریال نقش سعید را بازی می‌کنید که ویژگی‌های مثبتی دارد. معمولا ایفای نقش‌های مثبت در مقایسه با نقش‌های منفی کار بازیگر را سخت‌تر می‌کند، چون باید تلاش کند نقش را از یکنواختی و تختی در بیاورد. شما برای ایفای این نقش از چه راهکاری استفاده کردید؟

آخرین کار من بازی در فیلم سینمایی «متروپل» به کارگردانی مسعود کیمیایی بود که در این اثر نقش منفی بازی کردم و کارگردان هم از کارم راضی بود. این رضایت برایم خوشایند بود. بازیگر باید بتواند بر هر نقشی که به او پیشنهاد می‌شود، به معنای واقعی تمرکز کند و برایش موقعیت‌ها و لحظاتی را پیدا کند که هم تکراری نباشد و هم متعلق به خود بازیگر باشد.

معتقدم وقتی بازیگر قرار است حتی نقشی تکراری بازی کند باید برای آن هم ویژگی‌هایی پیدا کند که نقش را از تکرار خارج کند و این کار میسر نمی‌شود، مگر آن‌که بازیگر به آن شخصیت نزدیک شود.

ما با ساخت یک فیلم سینمایی به مدت 90 دقیقه بیننده را با خود همراه می‌کنیم، اما با یک سریال بیشتر از 600 تا 700 دقیقه همراه مخاطب هستیم، بنابراین باید اثر نمایشی مربوط آن‌قدر جذابیت و گره داشته باشد که مخاطب را پای سریال بنشاند. این اتفاق در سریال تلویزیونی رخصت افتاده و من سعی کردم این نقش را برای بینندگان باورپذیر بازی کنم.

بنابراین می‌طلبد که بازیگر هنگام بازی نیرویش را در کل کار تقسیم کند؛ ضمن این‌که مهم‌ترین عامل در کار بازیگری ادامه حس است. من شخصا از فیلمنامه یادداشت‌برداری کرده و نشانه‌گذاری می‌کنم تا بدانم قبل و بعد نقش چه اتفاقی برای شخصیتی که بازی می‌کنم، می‌افتد.

نمی‌شود همه نکات فیلمنامه چند صفحه‌ای را به خاطر سپرد. به همین دلیل سعی می‌کنم با کدگذاری این تقسیم‌بندی را انجام بدهم. برخی کارها انرژی‌ خاص خودش را دارد و به خاطر حس و حالی که می‌دهد، بازیگر هم با آن ارتباط خوبی برقرار می‌کند. من هم این حس را نسبت به نقش سعید داشتم.

اما نگفتید که کار بازیگر در ایفای نقش‌های مثبت سخت‌تر است یا در نقش‌های منفی؟

در نقش‌های منفی به سمتی می‌رویم که می‌دانیم از چه نشانه‌‌هایی استفاده کنیم تا بتوانیم به نقش نزدیک شویم، اما معتقدم در نقش‌های مثبت روح ما هم درگیر می‌شود. نقش مثبت و منفی فرقی ندارد، بازیگر باید برای کارش انرژی لازم بگذارد.

من قبل از بازی در سریال تلویزیونی رخصت، تجربه بازی در کارهای قرآنی را داشتم. در این کارها بازیگر باید نه‌ فقط از شعارزدگی فاصله بگیرد، بلکه باید سعی کند با نقشش همذات‌پنداری کند و ضمن رعایت قواعد و تکنیک‌های بازیگری به قول معروف به کار، دل بدهد تا با نزدیک شدن با نقش بتواند بخوبی آن را اجرا کند.

برداشت‌تان از شخصیت سعید چه بود و کدام یک از ویژگی‌های او شما را برای بازی در سریال رخصت ترغیب کرد؟

هر چه قصه جلوتر برود، متوجه می‌شوید شخصیت سعید، فراز و نشیب‌های زیادی دارد. همه ما در زندگی‌مان سعی می‌کنیم انسان‌های خوبی بوده، پایبند به آیین‌های مذهبی باشیم و درست رفتار کنیم، اما بعضی مواقع عجولانه عمل می‌کنیم یا زود تصمیم می‌گیریم. البته این خصلت در بشر طبیعی است، چون هیچ‌کس کامل نیست.

سعید هم درگیر اتفاقاتی در زندگی شخصی می‌شود. یکی از عمده‌ترین دلایلی که بازی در این سریال را پذیرفتم، این بود که نمونه افرادی مثل سعید در جامعه امروز زیاد هستند که درگیریشان با برخی مسائل، روی تفکراتشان تاثیر می‌گذارد. اگر این افراد ایمان قوی داشته باشند، حتما در همان مسیر درست باقی می‌مانند.

شخصیت سعید خیلی مثبت شده و همین این نقش را یکنواخت کرده است. نظر خود شما در این‌باره چیست؟

ما برای این‌که هر موضوعی را به چالش بکشانیم، لازم است دو طرف سکه را نشان بدهیم. شما در قسمت‌های آینده خواهید دید که رخ دادن اتفاقاتی برای سعید باعث می‌شود او درگیر چالش‌هایی در زندگی‌اش شود. همین ویژگی، شخصیت سعید را برایم دوست‌داشتنی کرده است.

این سریال روایتگر زندگی سعید است که در یک خانواده مذهبی بزرگ شده است. او تصور می‌کند تمام اعمال و رفتارش براساس دین است و همین طرز تفکر باعث غرورش شده است. سعید که فکر می‌کند همه مسائل دینی را خوب می‌داند و هیچ خطا و اشتباهی در این‌باره مرتکب نشده، ماه محرم براساس یک اتفاق و جریان غیرمنتظره در موقعیتی قرار می‌گیرد که ایمانش مورد آزمایش الهی قرار می‌گیرد.

در واقع مجموعه رخصت به مخاطبان نشان می‌دهد اگر انسان خودخواهانه و با غرور و منیت رفتار کند و حرف بزند، مسلما درگیر عواقب ناخوشایندی خواهد شد؛ ضمن این‌که می‌گوید مراقب باشیم دچار منیت نشویم. در مجموع شما در کلیت قصه خواهید دید سعید با چالش‌های بسیاری رو‌به‌رو می‌شود. این در حالی است که او علاقه‌مند است سالم زندگی کند و رفتارهای صحیح را به فرزندش امیرعلی هم یاد بدهد و به او بگوید خواندن قرآن با وضو چه ثوابی دارد. البته سعید زندگی عجیب و غریبی ندارد، اما خواهید دید او هم اشتباهاتی می‌شود.

این سریال به مخاطبان می‌گوید اگر زن و مرد کنار همدیگر باشند و دست به دست هم بدهند، می‌توانند مشکلات‌شان را پشت سر بگذارند و نقش موثری در تربیت فرزندشان داشته باشند. قصه سریال رخصت، داستان زندگی مردم جامعه است و دور از واقعیت نیست.

ولی این نوع سریال‌ها که تم مذهبی دارد، این خطر را دارد که درگیر شعارزدگی شود. شما برای پرهیز از این امر چه راهکاری داشتید؟

من صحبت شما را قبول دارم، اما باید بپذیرید این سریال به سفارش شبکه قرآن تولید شده است. ضمن این‌که محتوای قصه هم مذهبی است و داستان درباره اهالی محل است که به دنبال برپایی تکیه اباعبدالله (ع) هستند. سعی کردم این نقش را برای مخاطب ملموس کنم و وقتی با فرزندم امیرعلی دیالوگ دارم آن را صمیمانه کردم تا مخاطب فکر نکند به فرزندم چیزی را دیکته می‌کنم، بلکه با زبان خوش به او یاد می‌دهم.

در مجموع من، کارگردان و دیگر عوامل سعی کردیم به فیلمنامه وفادار باشیم. تنها کاری که می‌توانستم انجام بدهم این بود که با صداقت بازی کنم تا بازی‌ام به دل مخاطب بنشیند.

اما با وجود این، برخی صحنه‌ها درگیر شعارزدگی شده است؟

فیلمنامه سریال رخصت در شبکه تائید شده بود و ما سعی کردیم به فیلمنامه وفادار باشیم. همه گروه تلاش کردند درگیر شعارزدگی نشویم. شخصا سعی کردم با نقشم زندگی کنم و جزئی از زندگی‌ام شود تا بتوانم نقش را باورپذیر اجرا کنم.

سریال رخصت به مردم آموزش می‌دهد چگونه به بچه‌ها مسائل دینی را آموزش بدهیم تا آنها به سمت کتاب آسمانی بروند. در واقع خیلی شیرین این حرف را به بینندگان منتقل می‌کند تا بتوانند با قصه ارتباط خوبی برقرار کنند. بنابراین برخلاف شما معتقدم این سریال از شعار دادن و غلو کردن مفاهیم دینی پرهیز کرده است. سریال به لحاظ داستانی و شخصیتی کشش لازم را دارد تا مردم در روزهای پایانی ماه صفر این سریال را دنبال کنند.

در دل این سریال پیام‌های ارزشی به دور از کلیشه و شعار وجود دارد. در سریال رخصت جذابیت‌های داستانی برای جذب مخاطب در کنار آموزه‌های دینی و مذهبی قرار دارد.

شما همیشه نقش‌های جدی بازی می‌کنید. آیا خودتان علاقه‌مند بازی در نقش‌های جدی هستید؟

خودم دوست ندارم وارد دنیای طنز شوم. ما در طول تاریخ سینما و در همه جای دنیا این تعریف را داریم که برخی بازیگران علاقه‌مند هستند در کارهای طنز بازی کنند و برخی دیگر در کارهای جدی. به عنوان مثال دلیل این‌که چاپلین شخصیت ماندگاری شد به این خاطر بود که شناخت خوبی از جنس بازی‌اش داشت و با ایفای نقش‌های طنز توانست نظر مخاطبان زیادی را در دنیا جلب کند و بر عکس مارلون براندو با ایفای نقش‌های جدی به این موفقیت دست پیدا کرد.

من هم از ابتدا علاقه‌مند این جنس بازی بودم و ضمن این‌که به دلیل فیزیک و چهره‌ام هم به این سمت کشیده شدم که نقش‌های جدی بازی کنم.

فاطمه عودباشی ‌/‌ گروه رادیو و تلویزیون


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 4 بهمن 1393برچسب:, | 12:28 | نویسنده : مانا |

 

 

 

وارد باند نشدم، ضرر کردم اما پشيمان نيستم!
 
بانی فیلم آنلاین:
 
بانی فیلم- گروه تلویزیون- مجتبي احمدي:  يوسف مراديان معتقد است چون وارد هيچ باندي نشدم و در گروه هيچ يک از دوستان انتخاب بازيگر نبودم، خيلي ضرر کردم، امّا امروز پشيمان نيستم و انگيزه اي دو برابر هم دارد. بازيگر فيلم هاي «لاک پشت»، «دوستان»، «آواز خوان»، «آقاي رئيس جمهور»، «غزل»، «بوي گل سرخ»، «رستگاري در 20/8 دقيقه»، «سوگند»، «غريبه» و... که سال گذشته با مسعود کيميايي فيلم سينمايي «متروپل» را تجربه کرده است، اگر چه به واسطه بازي در سريال «رخصت» قدرت ا... صلح ميرزايي و شخصيت سعيد مهمان اين فنجان چاي شده امّا اصولاً حضور سينمايي اش به چند سريال محدود مي شود؛ از جمله «مردان آنجلس»، «کلانتر»، «بوي خوش زندگي»، «کارآگاه علوي»، «گلريزان»، «چه کسي به امير شليک کرد» و... مي چربد. او در اين گفت و گو حتي از علت کم کاري هايش در تلويزيون هم مي گويد:
 
 
 آقاي مراديان پس از سريال «رخصت» مشغول کار جديدي نشديد؟
ـ دو مورد کار بوده دوستان تماس گرفتند صحبت هايي داشتيم، ولي هنوز چيزي قطعي نيست. فيلمنامه را خواندم، ولي مذاکرات ادامه دارد. ضمن اينکه يکي دو هفته است کار ما به پايان رسيده و هنوز خيلي نگذشته است.
اصولاً در اين سالها خيلي پر کار هم نبوديد. اگر چه سال گذشته را با فيلم «متروپل» پشت سر گذاشتيد؟
ـ اتفاقاً من دوست دارم اين مورد را توضيح دهم. خيلي پيش مي آيد که دوستان زياد در اين مورد سوال مي کنند، حتي دوستان بازيگر من هم در اين باره بارها گفته اند. شغل اصلي من بازيگري است و عملاً شغل دومي ندارم و تنها از اين راه امرار معاش مي کنم. تجربه به من ثابت کرده هر آنچه دارم همان را هزينه کنم در زندگي، پس نمي تواند ماديات صرفا در اولويت قرار بگيرد. خدا را شکر زندگي در جريان است و لطف الهي هميشه شامل حال من بوده و هيچ گاه در زندگي لنگ نمانده ام. در مورد کار معتقد هستم نبايد حضور در کاري را صرفا با نگاه مادي پذيرفت.
با اين شرايط من به عنوان يوسف مراديان براي خودم اولويت هايي دارم، پس بايد براي حضور در يک کار آنها را مدنظر داشته باشم.
اينکه صرفاً به خاطر يک دستمزد يا دوستي و رفاقت و گذران زندگي سر کاري بروم تا به حال وجود نداشته، اصولاً هرگز با چنين تفکري کنار نيامده ام. معتقدم اگر من جز با عشق و علاقه و ارادت به يک نقش و احساس مسئوليت به آن کار حضور در پروژه اي را بپذيرم به آن کار خيانت کرده ام.
و اين نگاه قطعاً کار شما را براي زندگي و البته انتخاب پيشنهادها سخت مي کند؟
ـ بله اتفاقاً سخت است، ولي اگر شما نگاهي به کارنامه کاري من داشته باشيد از همان زمان ورود، هيچ وقت از سوي مخاطبان بابت کاري گوش من گرفته نشده است. يعني اينکه هيچ وقت به من نگفته اند اين چه نقشي است که بازي کردي؟ چرا تو در اين کار حضور داري؟
بله واقعاً اين نگاه کارم را سخت کرده است، امّا احساس من اين است ما هر طوري کار و انتخاب کنيم در نهايت ديده خواهد شد. من هميشه با دوستان، اساتيد و بزرگواراني که در کنارم بوده اند، مشورت کرده ام. شايد آن عزيزان هم معتقدند من هر کاري را نبايد بپذيرم. يک مقدار بايد با صبوري و حوصله بيشتر و حتي تحقيق مفصل کار را پذيرفت.
در گفته هايتان از اولويت هايي در انتخاب يک اثر براي همکاري و به خصوص ايفاي نقش گفتيد براي شما معيارهايي که در اولويتند کدام گزينه ها هستند؟
ـ دو ويژگي براي من بسيار تاثيرگذار است؛ حرف اول را کارگردان مي زند و بعد فيلمنامه، يعني اگر اين دو مناسب باشند حتماً اتفاق مساعدي رخ خواهد داد. يعني اگر به ايده آل نرسيم، حداقل به يک اتفاق مناسب مي رسيم.
حداقل قابل دفاع؟!
ـ حتماً، يعني وقتي کارگردان داراي تفکر است سبک کاري خودش را دارد و به کارش اعتماد و اعتقاد دارد، بخشي از ماجرا حل است. حالا اگر فيلمنامه خوب و قوي هم در دست داشته باشد به من يوسف اجازه مي دهد که اولاً بپذيريم و ثانيا به وجد مي آورد تا با يک نقش فراز و نشيب هايي را تجربه کنم و در نهايت يک اتفاق خوب را در کنار يک تيم کار بلد رقم بزنم. با اين تعريف من اين دو معيار را هميشه مدنظر دارم. غايت آرزوي من اين است که بتوانم با بزرگان سينماي اين مملکت همکاري داشته باشم. همانطور که اشاره کرديد من پارسال با آقاي کيميايي کار کردم و يکي از بهترين خاطراتم در عرصه بازيگري رقم خورد.
و انصافاً حضوري موفق جلوي دوربين کيميايي داشتيد.
ـ بحث موفق بودن من نيست، بحث ابر مردي به نام مسعود کيميايي است که خوب مي داند از بازيگرش چگونه بازي بگيرد، چگونه فضا را اداره کند و چگونه تيمش را هدايت کند. يعني ممکن است با گفتن يک کلمه سر آن پلان به خصوص، مرا کاملاً آماده ايفاي آن نقش کند. چون اين اتفاق واقعاً براي من رخ داده اين مثال را زدم. ما نياز داريم با يک کارگردان کاربلد و بزرگوار کار کنيم که با يک فيلمنامه مناسب مي تواند اتفاقي را که بايد رقم بزند. در اين شرايط خود بازيگر هم حس و حال خوبي دارد. مي دانيد سالها از حضور من در عرصه سينما مي گذرد. در کارنامه من چندين و چند فيلم سينمايي (20 فيلم) و چند سريال تلويزيوني که اکثراً «الف» بوده اند وجود دارد، در ژانر قرآني، در ژانر تاريخ معاصر (کاراگاه علوي) و... خدا را شکر مي کنم که همگي قابل دفاع هستند.
و با اين همه حساسيت و نقطه نظر در قبول پيشنهاد يک کار، سريال «رخصت» و کار با قدرت ا... صلح ميرزايي چگونه اتفاق افتاد؟
ـ خيلي وقت پيش قرار بود من با آقاي صلح ميرزايي همکاري داشته باشم. سالها پيش ما با هم آشنا شده بوديم ولي اين اتفاق رخ نداد تا فيلمنامه اين سريال، را خواندم، نگاه قصه را دوست داشتم. وقتي با آقاي صلح ميرزايي صحبت کردم خيلي زود متوجه شدم هم ايشان مي خواهند يک کار دلي انجام دهند و هم من دنبال يک کار دلي براي تلويزيون هستم. هميشه اين نقد از سوي مردم و حتي همکاران وارد بوده که چرا ما تو را در تلويزيون نمي بينيم!؟
و جواب شما؟!
ـ من هميشه مي گفتم اگر کار مناسبي پيش بيايد حتماً کار خواهم کرد. اگر شرايط فراهم شود و نقشي پيش بيايد که احساس کنم آن نقش و يا کاراکتر مرا کمي به چالش خواهد کشيد، محاوره اي تر اينکه مرا کمي وسوسه کند حتماً قبول مي کنم.
و سعيد سريال «رخصت» اين وجوه را براي شما ايجاد مي کرد؟
ـ بله واقعاً سعيد اين خصوصيات را داشت. ما از روزي که کار را شروع کرديم تا روزي که کار تمام شد و با هم خداحافظي کرديم يک فضاي حاکم کاملاً صميمي، دوستانه و با انرژي مثبت حاکم بود. ما به دور از هر گونه تنش و يا بي نظمي کار کرديم...
به رغم شرايط مالي نامناسب پروژه...
ـ بله، خود شما بهتر مي دانيد که اکثر پروژه ها به لحاظ شرايط مالي اوضاع مناسبي را پشت سر نمي گذارند. بودجه لازم آن طور که بايد به پروژه ها تزريق نمي شود. امّا آن فضايي که خواست تصويربرداري اين سريال بود به کمک دوستان در اين پروژه ايجاد شد. رابطه بين عوامل سريال از بازيگر گرفته تا تيم توليد و تدارکات و... به بهترين شکل ممکن ايجاد شده بود. سريال يک بستر خوب فراهم کرد تا من بخواهم در  اين سريال و شخصيت سعيد را تجربه کنم. خدا را شکر مي کنم بازخورد خوبي از مخاطب مي گيرم، خوشحالم.
براي برخي از نقش ها که سعيد هم مي تواند يک جورهايي شبيه به آنها باشد بازيگر نياز دارد جدا از اطلاعات تکنيکي و توان حسي اش، کمي هم از اعتقاد و نگاه قلبي اش مايه بگذارد. در واقع برخي لحظات کاراکتر با تکنيک در نمي آيد؟
ـ موافقم، همين طور است. دوستي چندي پيش به من گفت فکر نمي کنيد بيش از حد به سمت نماز خواندن، قرآن و... رفتيد؟ گفتم دوست خوبم در سينماي همه دنيا از غرب گرفته تا شرق، از آمريکا و هاليوود گرفته تا باليوود و هندوستان نگاه مذهبي و اعتقادي مگر وارد سينما نشده است؟! در واقع ما ديده ايم که همه انسان ها در همه حال به يک جايي وصل مي شوند و اعتقادشان فرياد رسشان مي شود. يک بچه که مي رود زمين بخورد ما ناخودآگاه مي گوييم «يا علي»، اين جزئي از فرهنگ ماست. ما در اين فضا بزرگ شديم. ما با اين ادبيات از بچگي رشد کرديم. اين نگاه به اعتقاد ما بر مي گردد و با ما در همه حال همراه است. حالا وقتي که کار به فرزند امير المومنين مي رسد، به مردي که يکي از باشکوه ترين شخصيت هاي تاريخ اسلام است، ماجرا کمي متفاوت مي شود. من خودم خيلي حتي دوست داشتم خودم را يک جورهايي به دست اين قضايا بسپارم! همانطور که شما گفتيد ما تجربه سالها کار را اگر به عنوان بازيگر قبول شده باشيم داريم، تکنيک ها را هم مي شناسيم ولي يک جا ديگر احساس مي کنيم بايد دل به کار بدهيم. شما درست مي گوييد با شما موافقم يک جا ديگر بازيگر بايد خودش را رها کند و به فضا بسپارد. به شما بگويم در اين شرايط بايد خودتان را به صداقت آن نقش و فضا بسپاريد و با دل بازي کنيد و گرنه تظاهر خواهد بود و شايد اصلاً شکل ديگري به خودش بگيرد. امّا باور کنيد در همان گپ و گفت هاي ابتدايي با آقاي صلح ميرزايي احساس کردم ايشان هم عاشق اهل بيت هستند. من اين را در صورت و چشم هايشان حس کردم و ديدم.
به نظرم نمي شود بي اعتقاد يکسري از کارها را انجام داد.
ـ من جلوي دوربين بودم و ايشان را شما نديده ايد و من ديده ام. گاهي حس مي کردم پشت مانيتور حال خوبي دارد و سرمست شده. يعني به وجد آمده از اتفاقي که جلوي دوربين رخ داده است. آقاي صلح ميرزايي نه پيش من است و نه الان با شماست، بدون هيچ تعارف و اغراق بايد بگويم اين حس و حال را در وجود ايشان و کارشان ديدم، از کارگردان تا عوامل ديگر که با اعتقاد و عشق فارغ از هر گونه منيت براي سريال رخصت زحمت کشيدند و از بستر موجود نهايت استفاده را بردند ما بخشي از سريال را به لحاظ زماني متناسب با همين دوره يعني در محرم و اوايل صفر کار کرديم در واقع فضاي حاکم در جامعه نيز در سريال موجود است.
 
 
 
در واقع اتمسفر موجود در جامعه نيز با شما همراه بود؟
ـ بله و باور کنيد به همين دليل هر کجا که مي رفتيم نهايت همکاري را با کار داشتند. خداوند کمک کرد تا اين سريال به نتيجه برسد. خدا راشکر تا امروز باز خوردهاي خوبي شنيده ام.
و اما شخصيت سعيد که با چند وجه در اين قصه تعريف شده بود، از سپيدي ها تا نمايي خاکستري...
ـ زماني که ما شروع به صحبت کرديم تقريباٌ پنج تا شش قسمت از سريال نوشته شده بود. ولي آقاي صلح ميرزايي از A  تا Z  قصه و شخصيت را براي من تعريف کردند. يعني گفته بودند که قرار نيست سعيد کاراکتري يکدست و تخت باشد. سعيد اين گونه تعريف شد که حتماٌ فراز و فرودهايي خواهد داشت. طوري سعيد براي من تعريف شد که هر بازيگري اگر بود به اعتقاد من برايش وسوسه مي شد. يک جورهايي قصه و شخصيت آدم را به فکر فرو مي برد. خود آقاي صلح ميرزايي معتقد بودند پيگير خواهند بود و با وسواس قصه را پيش خواهند برد و اتفاقاٌ با اشراف روي فيلمنامه کار را جلو بردند. من سعيد را خوب شناختم.
 نمي دانم چقدر قبول داريد معمولاٌ در آثار مناسبتي مرتبط با فضاي ماه محرم و گاه ماه مبارک رمضان، شخصيت ها به دليل فرا زميني ديده شدن از سوي مخاطب پس زده مي شوند. اشتباه و خطاي کاراکتر در سريال «رخصت» کمک مي کند تا اين اتفاق براي سعيد رخ ندهد شما به عنوان بازيگر در اين مسير چه جنس بازي را اتخاذ کرديد؟
ـ ببينيد من در خانواده اي معتقد به نماز، روزه و مسائل مذهبي به دنيا آمده ام و هميشه اين فضا جزئي از زندگي من بوده است. در مورد سعيد هم شباهتي اين گونه حس مي شود. او پدري داشته که کارهاي خيرخواهانه انجام مي داده و حالا از تنها پسرش خواسته که پس از مرگ اين ميراث را حفظ کند و راهش را ادامه دهد. او جوان است و نسبت به پدرش کم تجربه تر، تمام تلاش اش را به خرج مي دهد. اما يک جاهايي زود قضاوت مي کند و عجولانه تصميم مي گيرد و من همان روز اول از آقاي صلح ميرزايي خواستم که تمام لحظات مرا جلوي دوربين کنترل کند و مراقب باشد من به سمت و سوي تک بعدي شدن نروم. عين ديالوگ بين من و کارگردان مطرح شد. مراقب بوديم در اين سريال مناسبتي که به قول شما گامي به آن سمت شعار زدگي مي رود  نگاهي اينگونه نداشته باشيم. برخورد سعيد با فرزندش را شما مي بينيد. او به پسرش مي گويد قرآن را چگونه مي خوانيد، پسر مي گويد با وضو، شما هيچ جبر و اجباري در اين رفتار نمي بينيد. اين يک درس است براي من پدر که اگر قرار فرزندم به اين سمت سوق داده شود، نبايد به زور باشد بلکه بايد با عشق همراه شود. خودم هم سعي کردم مراقبت کنم ضمن اينکه شما مي دانيد که ما بايد به فيلمنامه هم وفادار مي مانديم.
به نظرم اگر سريال در همان 10 شب ابتدايي محرم پخش مي شد، بازخورد بهتري داشت؟
ـ خيلي خيلي بهتر، متاسفانه ما يک مقدار کار را ديرتر شروع کرديم. کافي بود ما يک ماه زودتر سريال را کليد مي زديم تا به موقع به پخش برسد.
توقف ما بين توليد هم البته بي تاثير نبود؟
ـ بله روزهاي پاياني سريال در همان توقف  به وقفه افتاد. باز خدا را شکر در همين ايام سريال روي آنتن رفت و ديده شد.
کارنامه سينمايي شما به مراتب غني تر از حضور سريالي تان است، در روزگاري که خيلي از سينمايي ها به تلويزيون آمدند شما روي خوشي به تلويزيون نشان نداديد يا به قولي آنچناني تلويزيوني نشديد، اين مسئله جدا از بحث هاي ابتدايي اين گفت و گو دليل ديگري هم مي تواند داشته باشد؟
ـ سوال خوبي پرسيديد، دوست دارم راجع به اين مسئله يا شما گپ بزنم. من کارم را با فيلم سينمايي «لاک پشت» در سال 79 و بعد از «اصحاب کهف» آغاز کردم. بعد از آن با فيلم سينمايي «دوستان» به شکل حرفه اي وارد عرصه سينما شدم. در آن زمان خيلي باب نبود که سينمايي ها به تلويزيون بيايند...
اما به يکباره با افت کيفي سينما و شرايط اکران و توليد اين اتفاق افتاد. چه به لحاظ کارگردان بازيگر به تلويزيون آمدند و برخي حضور موفق و گاه ناموفق حتي داشتند؟
ـ بله خيلي از کارگردان ها و حتي بازيگران بزرگ و به نام اين مملکت به تلويزيون آمدند. آن زمان من هم کانديداي اول خيلي از کارهاي تلويزيوني بودم که حالا نمي خواهم از آن نام ببرم چون فکر نمي کنم.  گفتن آن امروز محلي از اعراب داشته باشد. ولي بردمن هيچ ترس مي گويم امثال من يوسف مراديان به دليل اينکه هيچ وقت وارد هيچ باند يا گروهي نشديم نتوانستيم به آنچه بايد دست پيدا کنيم. در واقع چون نرفتيم و وارد باند اين عزيزان که خوشان را  انتخاب بازيگر نامگذاري کرده اند و مسئول انتخاب بازيگران سريال هاي مختلف هستند نشديم، کنار مانديم. من به شهامت مي گويم اگر وارد اين باندها نشدم، پشيمان نيستم علي رغم اينکه خيلي هم به من صدمه زدند. خدا راشکر مي کنم که به سمت اين آدم ها و باندهايشان نرفتم و حضور من در سينما و تلويزيون تنها با خواست خداوند بوده و او مرا کمک کرده و بعد از خداي بزرگ هم، عزيزان و بزرگواراني که مرا به کار دعوت کردند. از اينجا مي گويم رفتار اين دوستان انگيزه مرا دو چندان کرده و تصميم دارم با انرژي چند برابر در سينما و تلويزيون فعاليت کنم.
حرف آخر و...
ـ دوست دارم بعد از کار با استاد کيميايي، يک فيلم مناسب ديگر را تجربه کنم، با کارگردانان صاحب نام و بزرگ سينما کار کنم و دوباره اگر شرايط مهيا شود با استاد مسعود کيميايي همکاري کنم. تلاشم را بيش از پيش به خرج مي دهم تا حضوري موفق و پر رنگ داشته باشم. شما بدانيد شيطنت هاي دوستان انگيزه هاي من يوسف مراديان را به عنوان يک بازيگر مستقل دو چندان کرده است.

برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 4 بهمن 1393برچسب:, | 12:24 | نویسنده : مانا |

 

سارا : کی برمیگردی؟
 
سیا :نمیدونم ، شاید خیلی زود شایدم هیچ وقت
 
سارا : پس چرا اومدی؟
 
سیا : محض دلتنگی ، بدون خداحافظی نمیتونستم برم
 
سارا : موضوع چیه سیا ؟ پدرم بهت چی گفت ؟
 
سیا : نپرس سارا ، خواهش میکنم نپرس
 
سارا : پس منم باهات میام
 
سیا : بچه نشو سارا ، ستاره ی بخت من مثل شب سیاست ، تو یک عمر توو ناز و نعمت بزرگ شدی ، ولی من چی ؟ از وقتی چشم باز کردم وبال مادری بودم که تو خونه مردم کلفتی میکرد ، پدرت حق داره ، اگه منم جای اون بودم ،دختری که با زحمت بزرگ کردم دو دستی تحویل ی آدم ی لا قبا مثل خودم نمیدادم . منو تو ی وسله ی ناجوریم سارا
 
سارا : من باید بهت بگم بله که گفتم ،دیگه چی میخوای ؟
 
سیا : نمیخوام تو فدای آرزوهای ی آدم در به در به اسم سیا بشی .می فهمی؟
 
سارا : پس آرزو های من چی؟ آرزو های من چی سیا
 
سیا : بابام همیشه میگفت ؛ آرزو های آدم مثل برف زمستونه ، که با ی آفتاب آب میشه
 
سارا : پس ابری باش سیا ، ابری باش
 
سیا : میخوای اشکامو در بیاری؟
 
سارا : مگه تو در نیاوردی؟
 
سیا : خداحافظ سارا
 
سارا : سیا صبر کن ، صبر کن ؛ صبر کن سیا ، صبر کن

برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 29 شهريور 1393برچسب:, | 19:23 | نویسنده : مانا |

 

 

"احمد نجفي" با بازي در مجموعه تلويزيوني "كارآگاه علوي" نمونه تپكال يك كارآگاه اروپايي ايرانيزه شده بود.
به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران، سريال "كارآگاه علوي" در سال 75 از تلويزيوني پخش شد و مانند ديگر آثار پليسي با موفقيت خوبي روبرو شد.
 
 
 
"احمد نجفي" در اين مجموعه با وجود اينكه نقش يك كارآگاه را ايفا مي كرد اما نوع بازي وي نمونه اي تيپيكال از كارآگاه هاي اروپايي بود كه به خوبي ايرانيزه شده بود.
 
 
 
"احمد نجفي" در اين سريال با كلاه شاپو باراني بلند نگاهي تيزبين كه با بررسي صحنه جرم پي به موضوع برده و مجرمان را دستگير مي كرد.
 
 
 
در اين مجموعه مرحوم" فرهاد محمدي" نقش دستيار كارآگاه علوي را ايفا مي كرد و در سري دوم نقش آن به يوسف مرادياني سپرده شد متاسفانه سري دوم اين سريال نتوانست نظر مخاطبان را به خود جذب كند و به موفقيت قسمت اول برسد.
 
 
 
سري اول اين سريال مربوط به زمان حكومت رضا شاه بود و سري دوم در ادامه آن با اين تفاوت كه ديگر رضا شاه بر سر قدرت نبود.
 
 
 
هدايت در سريال محاكمه نيز بار ديگر به سراغ اين مقطع تاريخي رفت و اين بار شخصيتي را مجور سريال خود قرار داد كه پس از سقوط حكومت رضا شاه در شهريور 1320 از تبعيد به ايران باز مي‌گردد و با حضور در محل كار قبلي دستگاه قضايي به پيگيري پرونده هاي قديمي مي پردازد . 

برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 29 شهريور 1393برچسب:, | 19:21 | نویسنده : مانا |
گزارشی از آنچه مسعود رشیدی و همكارانش در سریال «گلریزان» جستجو كرده‌اند
شبكه شما برای به نمایش گذاشتن آثار فاخر تلویزیونی مراكز استانی، به پخش مجموعه‌ای تلویزیونی با عنوان «گلریزان» اقدام كرده است. این سریال با به‌تصویر كشیدن منش پهلوانی، سعی دارد با كمك گرفتن از چهره‌های محبوب سینمای كشور، پهلوان امروز را تعریف كند.
 
این مجموعه تلویزیونی به كارگردانی مسعود رشیدی در 13 قسمت 40 دقیقه‌ای از سوی سیدعلی‌اكبر محلوجیان نوشته شده است. نقش‌های اصلی گلریزان را بازیگرانی چون ایرج نوذری، فرامرز صدیقی، آرام جعفری و... به عهده دارند و اكنون هر شب ساعت 22 از شبكه شما پخش می‌شود.
 
محلوجیان این‌بار قصه خود را به داخل محله‌ای قدیمی برده است؛ محله‌ای كه در آن ریش‌‌سفیدها، زورخانه، مراسم گلریزان، خانواده‌های صمیمی و... جملات ناآشنایی نیست.
 
سریال گلریزان، زندگی چند جوان و خانواده آنها را به صورت موازی دنبال می‌كند و قصه‌اش در محله‌ای قدیمی اتفاق می‌افتد. ماجرا از جایی آغاز می‌شود كه حشمت پس از گذشت سال‌های طولانی از زندان آزاد می‌شود. او به جرم قتل پدر مرتضی به زندان رفته است. در غیاب او دوست صمیمی‌‌اش به نام هیبت به هیچ‌كدام از قول‌هایش درباره خانواده او عمل نكرده و آنها را رها كرده است. همچنین در گوشه‌ای دیگر از داستان، پیرمردی با نام غلامحسین نیز برای تهیه جهیزیه دخترش (نرگس) دچار مشكل مالی می‌شود.
 
 ریش‌‌سفیدهای محل تصمیم می‌گیرند با انجام مراسم گلریزان در زورخانه محل، هزینه جهیزیه نرگس را تامین كنند. مراسم گلریزان یك مخالف هم دارد كه به كارهای خلاف اشتغال دارد و قصد دارد از فقر و احتیاج غلامحسین سوء‌استفاده كند به همین دلیل نوچه‌های خود را مامور می‌كند تا مراسم گلریزان را به هم بزنند و...
 
این سریال با مضمون اجتماعی و خانوادگی در سیمای مركز همدان تولید شده است. تهران، بخش‌های مختلف شهر همدان، تپه‌های باستانی عباس‌آباد، مقبره بوعلی سینا، موزه بوعلی، بنای گنجنامه و... از لوكیشن‌های این مجموعه هستند.
 
مجموعه گلریزان، مجموعه‌ای پرلوكیشن است كه به تهیه‌كنندگی افشین زمانی ساخته شد و بازیگرانی چون فرامرز صدیقی، كتایون امیرابراهیمی، ایرج نوذری، سیامك اطلسی، كاظم افرندنیا، یوسف مرادیان، مارال فرجاد، آرام جعفری، سمیرا سیاح، مهدی امینی‌خواه، كاوه سماك‌باشی، پویا امینی، امیر غفارمنش، مریم بلالی‌مقدم، ناصر گیتی‌جاه، مهدی فقیه مقابل دوربین علی محمدزاده ایفای نقش كرده‌اند و علی‌اصغر هندی، محمود حكمت اثر و رضا افشاری از بازیگران بومی و همدانی مجموعه هستند.
 
هزینه كم، خروجی مطلوب
 
مسعود رشیدی، كارگردان سریال گلریزان درخصوص قرار گرفتن این سریال در فهرست پخش این شبكه می‌گوید: سریال گلریزان براساس استانداردهای پخش شبكه یك در زمستان 1385 در مركز همدان ظرف سه ماه ساخته شد. این سریال برعكس ظاهر آن با هزینه كم، اما در عین حال با ظرافت‌های هنری تولید شده است.
 
كارگردان سریال گلریزان می‌افزاید: این مجموعه تلویزیونی قرار بود بعد از رمضان سال 86 از شبكه یك سیما پخش شود و با این‌كه تیزر و معرفی آن در شبكه یك صورت گرفته بود، به پخش نرسید؛ اما با تغییرات صورت گرفته، این سریال آماده نمایش شد.
 
رشیدی ضمن تشكر از قرار گرفتن این سریال در فهرست پخش شبكه شما اظهار كرد: بعد از بازبینی‌های مجدد سریال و با توجه به این كه گلریزان موفق به كسب بالاترین امتیاز برای پخش شده بود، برای سرعت بخشیدن به ریتم سریال قسمت‌هایی از سریال حذف و با سیلقه شخصی به 15 قسمت كاهش یافت.
 
رشیدی زمان پخش این سریال را كه شب‌ها ساعت 22 و تكرار آن 15 عصر روز بعد است، مناسب می‌داند و می‌گوید: این سریال ظرفیت دارد از شبكه‌های دیگر نیز پخش شود.
 
وی درباره حذف قسمت‌هایی از سریال و این كه با حذف سكانس‌ها، آیا مخاطب شاهد آشفتگی و نقص در انتقال مفاهیم سریال نمی‌شود، می‌گوید: حذف قسمت‌هایی از سریال از منظر داستانی مشكل چندانی به وجود نمی‌آورد. سكانس‌های جالب و خوش‌ساخت سریال، اجازه كم بودن تصویر در گذشته و آینده را برطرف كرده است.
 
كارگردان سریال گلریزان درباره زورخانه و منش پهلوانی و زنده نگه داشتن آداب و رسوم گذشتگان و این كه سریال گلریزان به چه اندازه خود را در معرفی و بازشناسی این فرهنگ مقید كرده است، می‌افزاید: وظیفه ما زنده نگهداشتن و شناساندن آداب جوانمردی و پهلوانی جوان نسل گذشته برای جوانان امروز است. اگر زورخانه منش و رفتار پهلوانی را به سبك و روش قدیمی خود پیش ببرد، جوابگوی نسل جویای تنوع و تازگی نخواهد بود. وی تصریح می‌كند: بازنمایی جلوه‌های جدید از زورخانه و آداب و رسوم زورخانه می‌طلبد با تازه‌های به روز به زورخانه نگاه كنیم و برای ملموس كردن زورخانه، با ایده‌های تازه وارد محیط زورخانه شویم.
 
اكنون مسعود رشیدی، كارگردان سریال گلریزان دو كار آماده پخش از شبكه‌های یك و استانی دارد. «تازه‌واردها» در مركز مازندران تهیه و تولید شده است و «شب شیشه‌ای» كه قرار است بزودی از شبكه سه سیما پخش شود.
 
فیلمنامه‌ای مناسب برای بازیگر
 
یوسف مرادیان، بازیگر سینما و تلویزیون و از بازیگران سریال گلریزان در پاسخ به این پرسش كه چه عامل و جذابیتی در نقش مرتضی وجود داشت كه او را به جمع سازندگان سریال گلریزان كشید، می‌گوید: جدا از نقش مثبت و سكانس‌های خوش‌نقش این فیلمنامه، نقش سیدعلی اكبر محلوجیان در خلق شخصیت‌های ملموس و نزدیك به دنیای واقعی بینندگان و كارگردانی بسیار خوب مسعود رشیدی و سرانجام خود قصه كه به مقوله پهلوانی و جوانمردی پرداخته بود، دست به دست هم داد تا در گلریزان بازی كنم.
 
مرادیان درباره داستان سریال بیان می‌كند: اصالت‌های فرهنگ ایرانی و معاشرت‌های زیبایی كه متعلق به سرزمین ماست از نسلی به نسل دیگر قابل انتقال است. این سریال با پرداختن به نسل جوان، سعی در بازنگری منش جوانمردی از نوع زورخانه می‌كند.
 
وی با تحسین فیلمنامه و كارگردانی موفق سریال گلریزان تصریح می‌كند: این سریال جزو اولین كارهای دهه اخیر است كه به مقوله پهلوانی و جوانمردی پرداخته است و با مقایسه سرانگشتی كارهای معدودی كه پس از گلریزان صورت گرفته می‌توان به جرأت مهر تائید موفقیت را بر كارنامه این سریال دید.
 
مرادیان ادامه می‌دهد: امیدوارم كارهایی از این جنس در جامعه هنری ساخته و پرداخته شود، چراكه لحظه لحظه تاریخ این دیار پر از رویدادهای واقعی و اتفاقاتی است كه نباید هیچ وقت به فراموشی سپرده شود كه در رأس آن در داستان‌ها و روایات دینی می‌توان به فتوت و جوانمردی امیرالمومنین(ع) و در شكل داستانی آن، داستان‌های شاهنامه و شخصیت‌های جذاب آن اشاره كرد.
 
مردایان ضمن اظهار نارضایتی از تاخیر به وجود آمده در پخش سریال گلریزان می‌گوید: تاخیر در پخش سریال‌ها، عواقب و آثار بدی در ذهن عوامل دارد. او ادامه می‌دهد: هنرمند با تمام انرژی و انگیزه و نیرو شروع به كار كرده با این تصور كه كار وی همه فاكتورها را برای پخش دارد. در ادامه شاهد این رویداد دردناك می‌شود كه ثمره عمر وی خاك خورده و دیده نمی‌شود. وی ضمن تشكر از خیرین زنده‌كننده سریال گلریزان آن را مرهمی دانست كه پس از سال‌ها باعث زنده شدن اثری ماندگار در تاریخ هنری كشور شد.
 
بازیگر نقش مرتضی درخصوص پخش این سریال از شبكه شما می‌گوید: شبكه شما، انگیزه و استعداد این را دارد كه رو به جلو حركت كند و كارها و سریال‌های قوی كه از این شبكه پخش می‌شود، نشان‌دهنده موفقیت رو به رشد این شبكه است. مرادیان اظهار امیدواری می‌كند كه این روند رو به رشد همچنان ادامه داشته باشد.
 
روایتی متفاوت
 
مهدی امینی‌خواه درباره نقشی كه در سریال گلریزان دارد، می‌گوید: ناصر، فردی است كه سالیان زیادی در ژاپن بوده و آنجا كار كرده و پس از مدت‌ها به ایران برمی‌گردد و در این حین با شوهر خاله خود شریك می‌شود، اما در عین ناباوری شوهر خاله‌اش از عشق او به دخترش سوءاستفاده و سرمایه او را غصب می‌كند.
 
وی ادامه می‌دهد: دلباختگی ناصر به دختر خاله‌اش مسیر داستان را به گونه‌ای رقم می‌زند كه امیدوارم بینندگان این سریال جذاب با دنبال‌كردن بقیه داستان از دیدن آن لذت ببرند.
 
امینی‌خواه، سریال گلریزان را روایت زندگی انسان‌هایی دانست كه با صفا و صمیمیت در جنوب شهر زندگی می‌كنند، ولی با مرام و معرفت درونی كه میان آنها حكمفرماست، بی‌آلایشی كنار هم بودن را اولین و آخرین هدیه خدا در روزهای شیرین و حتی تلخ خود می‌دانند.
 
وی كار با رشیدی را از جمله دلایل پذیرفتن همكاری با سریال گلریزان برمی‌شمارد و تصریح می‌كند: به تصویر كشیدن لایه‌های درونی زندگی افراد كه منطبق با واقعیت دنیای امروزی است و همچنین با معرفت و زحمتكش‌بودن نقشم را در این سریال بسیار دوست دارم و آن را قابل ستایش می‌دانم.
 
وی، موفقیت سریال گلریزان را در نویسندگی پرتوان محلوجیان می‌داند. وی ادامه می‌دهد: این سریال با هوشمندی خاصی ساخته‌شده و امیدوارم بینندگان شبكه شما از دیدن این سریال نهایت لذت را ببرند، چرا كه با دیدن و پذیرفته ‌شدن این سریال، تلاش و خستگی تیم هنری پس از هفت سال از تنشان بیرون می‌آید.
 
معظمه حاجی‌زاده
 
منبع: جام جم

برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 29 شهريور 1393برچسب:, | 19:20 | نویسنده : مانا |

 

سريال علي شاه حاتمي با بازی مرادیان، کاسبی و یک بازیگر خارجی
«همسفر و خـورشید» بـه بمبئی می‌رسـد
بانی فیلم آنلاین: تصویربرداری سریال «همسفر و خورشید» بزودی در کشور هند پیگیری خواهد شد.
به گزارش «بانی فیلم»، تصویربرداری مجموعه تلویزیونی «همسفر و خورشید» به نویسندگی و کارگردانی علی شاه حاتمی طی روزهای آتی در کشور هند پیگیری خواهد شد. تصویربرداری این سریال از 20 تیر سال جاری تاکنون در شهرهای یزد، مشهد و خرمشهر انجام شده و قرار است قسمت های باقیمانده از کار – که شامل بخش عظیمی از پروژه خواهد بود- در کشور هند و در شهر بمبئی انجام شود. گروه تولید پروژه مقدمات این سفر را تاکنون انجام داده اند و لوکیشن ها نیز به طور کامل انتخاب شده است.
«همسفر و خورشید» روایتگر یک زائر امام رضا(ع) است که طی سفری با اتفاقات و افراد مختلفی مواجه می شود. مجموعه مضمونی متفاوت و روایتی شاعرانه دارد و اثری متفاوت در کارنامه شاه حاتمی محسوب می شود.
یوسف مرادیان، محمد کاسبی، سهند جاهدی و بازیگر خارجی پروژه جانوسینک بازیگران اصلی این سریال هستند که قرار است از شبکه قرآن روی آنتن رود.
شاه حاتمی پیش از این در کارنامه خود ساخت مجموعه های تلویزیونی «خوش رکاب»، «خوش غیرت»، «O مثبت» و فیلم های سینمایی «پرواز مرغابی ها»، «تعقیب سایه ها»، «کولی»، «ترکش های صلح»، «دوستان»، «پرنده آهنی» و... را داشته است.
او خود تهیه کنندگی «همسفر و خورشید» را برعهده گرفته است.

برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 29 شهريور 1393برچسب:, | 19:15 | نویسنده : مانا |
يوسف مراديان: سرگرد صدري به هيچ وجه راوي كارآگاه علوي نيست نقطه مبهمي در فيلمنامه حسن هدايت وجود نداشت
 
 
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: تلويزيون و راديو
 
يوسف مراديان كه در سريال «كارآگاه علوي» نقش سرگرد صدري را بازي مي‌كند، خاطرنشان كرد كه اين شخصيت از آن دست كارآگاههايي است كه بيننده دو وجهه از شخصيتش را مي‌بيند.
 
وي هم‌چنين اظهار كرد كه سناريويي كه حسن هدايت نوشته بود به خوبي تمامي وجوه اين شخصيت را ترسيم مي‌كرد و نقطه مبهمي براي او به نگام بازي سرگرد صدري وجود نداشت.
 
اين بازيگر تلويزيون در گفت‌وگو با خبرنگار سرويس تلويزيون ايسنا، در پاسخ پرسشي درباره آزادي عمل او در خلق شخصيت سرگرد صدري با توجه به آن كه اين شخصيت در سري اول كارآگاه علوي وجود نداشته‌است، گفت: صد در صد اين طور است؛ «سرگرد صدري» تنها كارآگاهي است كه ما زندگي خصوصي‌اش را در اين سريال مي‌بينيم؛ بنابراين علاوه بر اينكه جديتش را در محيط اداره و ارتباطاتش با همكارانش مي‌بينيم، متوجه مي‌شويم كه او در زندگي زناشويي‌اش يك آدم ديگر است و سعي مي‌كند مرد ايده‌آلي باشد.
 
وي به اين پرسش كه آيا براي خلق شخصيت «سرگرد صدري» از الگوي خاصي تبعيت كرده‌است؟ پاسخ مثبت داد و گفت: صادقانه‌ترين جواب اين است كه خود سناريو هر كدام از شخصيت‌ها را به خوبي پرداخت كرده بود و بخشي مجهول در قصه وجود نداشت. من هم مسلما وقتي تمامي قصه‌ها را خواندم، در مورد صدري به يك كليت رسيدم؛ در جزئيات هم مسائلي از جمله جنس بازي بازيگر، نگاه او و غيره روي نقش تاثير مي‌گذارد.
 
وي ادامه داد: من بارها خودم به شخصه ديدم كه وقتي كارآگاههاي واقعي به چهره‌ها‌ي متهمان نگاه مي‌كنند آنان ناخودآگاه اعتراف مي‌كنند؛ كارآگاهها نگاههاي نافذ و تيزي دارند و هر چند ممكن است گاه خودشان را سردرگم نشان دهند ولي حتما چند قدمي جلوتر هستند.
 
به گفته مراديان سريال «كارآگاه علوي» پس از اتمام كامل فيلمنامه، كليد خورد.
 
انتهاي پيام
 
شنبه|ا|19|ا|بهمن|ا|1387 

برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 29 شهريور 1393برچسب:, | 19:12 | نویسنده : مانا |

 

 
بانی فیلم آنلاین: يوسف مراديان اين روزها جلوي دوربين سريال «همسفر و خورشيد» علي شاه حاتمي است.
بازيگر سريال «کارآگاه علوي» درباره پروژه هاي جديد اش به «باني فيلم» گفت: اين روزها جلوي دوربين سريال «همسفر و خورشيد» به کارگرداني علي شاه حاتمي هستم. داستان اين سريال بين ايران و هند اتفاق ميافتد و بيشتر مردم بايد آن را دنبال کنند تا بخوانند. وي درباره کارهاي پيشنهاد شده اش گفت: چندين کار بعد از فيلم سينمايي «متروپل» پيشنهاد شد که متاسفانه بنا به دلايلي نتوانستم آن را قبول کنم. ولي خوشحالم که ماه رمضان با برنامه «به رنگ آفتاب» مهمان خانه هاي مردم بودم. من در کارهاي تاريخي چون: «اصحاب کهف»، «قصه رستم و اسفنديار»، «کارآگاه علوي» و... حضور داشتم و تجربه هاي زيادي را در اين پروژه ها بدست آوردم. تشکر مي کنم از آقاي هوشياري بابت دعوتشان از من در برنامه «به رنگ آفتاب»؛ چون در کنار کارشناسان و ديگر عزيزان برنامه خاطره خوبي را برايم رقم زد. او نظرش را درباره کيفيت پروژه هاي سينمايي و تلويزيوني گفت: کارهاي خوب به ندرت پيدا مي شود، اما کارهايي که جذابيت خودش را ندارد زياد شده و اين روند باعث سخت شدن توليدات است. همچنين يکي از اين وضعيت ها روي دستمزد ما بازيگران تاثير دارد. ما تا چندسال پيش امنيت و آرامش داشتيم، اما الان ديگر سر صحنه هم پر از استرس هستيم، به جاي آنکه آرامش داشته باشيم. هر انساني که کار مي کند، اميد بر قرار داد و تعهد به حساب و کتاب خودش را دارد، هرچند قصد ما پول نيست، مهم خدمت است اما واقعا دستمزد نياز مالي مهم اين روزها شده است. يوسف مراديان از کودکي در صدا و سيماي کرمانشاه به عنوان بازيگر فعاليت کرده است. وي بازي در سينما را از سال1375 با فيلم سينمايي«لاک پشت»، کاري از علي شاه حاتمي آغاز کرد.  
 

برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 29 شهريور 1393برچسب:, | 19:10 | نویسنده : مانا |

 

"آزاده نامداری" بالأخره ماجرای طلاق از "فرزاد حسنی" را پس از حدود سه ماه رسانه‌ای کرد و در گفتگویی این موضوع را رسماً تأیید کرد.
 
 
به گزارش نامه نیوز، از حدود سه ماه پیش خبری دهان به دهان در میان اهالی رسانه‌ای می چرخید. خبر مربوط بود به پرسر و صداترین ازدواج سال 92،‌ ازدواجی که سید حسن خمینی عاقد آن بود و دو تن از مجریان مطرح کشور، زوج و زوجه آن. «فرزاد حسنی» و «آزاده نامداری» با هم ازدواج کردند و این موضوع را رسماً و با حضور در کنسرت یکی از خوانندگان کشور اعلام کردند.
اتفاقا همین زوج مجری بودند که برای اولین بار به طور مشترک، اجرای برنامه سال تحویل شبکه دو سیما را به عهده گرفتند. اجرایی که اصلاً نتوانست مطابق انتظار بدرخشد و پر حاشیه شد و انتقادات بسیاری را هم برانگیخت؛ درست مثل خود این دو مجری، پر سر و صدا شد و پر حاشیه.
خبر طلاق نامداری و حسنی را مدت ها بود شنیده بودیم، ولی به جهت رعایت حریم شخصی این دو هنرمند،‌ خبر آن را منعکس نکردیم تا حریم شخصی آن ها را فدای یک خبر پرکلیک نکرده باشیم. تا امروز که آزاده نامداری در گفتگوی خود را با روزنامه صبا برای نخستین بار در یک تریبون رسمی این خبر را اعلام کرد...
 
آزاده نامداری در گفتگو با روزنامه صبا گفت:‌ آزاده نامداری قطعاً زندگیش آبستن اتفاقاتی بوده و هر جوری هم که مدیریت کرده نتواسته جلوی رخداد بیرونی آن را بگیرد. اما من اصلا سعی نمی کنم که بگویم این اتفاق نیفتاده یا مقصرش کس دیگری بوده است. من می خواهم بگویم که این اتفاق می تواند در زندگی هر کسی بیافتد...
 
گفتنی است خبر طلاق آزاده نامداری و فرزاد حسنی پیش از این در محافل غیر رسمی نقل شده بود.
 
منبع:مثلث

برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 29 شهريور 1393برچسب:, | 19:5 | نویسنده : مانا |
یوسف مرادیان بازیگر فیلم سینمایی «متروپل» مسعود کیمیایی با اشاره به اینکه این فیلم تولد دوباره وی در عرصه سینما است عنوان کرد کیمیایی نیرویی دارد که حتی با چشم‌هایش هم می تواند بازیگران را هدایت کند.
به گزارش قدرنیوز؛مهر نوشت:یوسف مرادیان بازیگر فیلم سینمایی «متروپل» درباره همکاری با مسعود کیمیایی گفت: سالهاست در سینمای ایران مشغول به کار هستم اما کار کردن با مسعود کیمیایی ویژگی‌ها و حال و هوای دیگری دارد. همیشه گفته ام که کیمیایی قدرتی دارد که با چشمهایش هم می تواند بازیگر را هدایت کند. این جمله اغراق نیست چون نیرویی درون کیمیایی وجود دارد که اگر بازیگری بخواهد می تواند این نیرو را دریافت کند.

وی ادامه داد: «متروپل» بعد از فیلم «محاکمه در خیابان» دومین تجربه همکاری من با مسعود کیمیایی بود. حضور در این فیلم تجربه بسیار خوبی برایم بود و حس و حال خوبی داشتم. با وجود اینکه نقشم در این فیلم منفی و همراه با خشونت است تمام سعیم را کردم تا با راهنمایی های استادم به بهترین شکل ممکن آن را ارائه دهم که البته امیدورام این اتفاق افتاده باشد.

این بازیگر درباره معضلاتی که در «متروپل» مطرح شده است، عنوان کرد: فکر می کنم یکی از برزرگترین رسالتهایی که هنرمندان بزرگ دارند طرح مسئله است. بیان مسائل اجتماعی و خانوادگی که در جامعه وجود دارد از وظایف یک هنرمند است اما اینکه این مسائل به چه شکل قرارست مداوا و حل شود جریان دیگری است و از وظایف کارشناسان و مسئولان به حساب می آید.

مرادیان تاکید کرد: در «متروپل» چند مسئله اجتماعی به شکل توام مطرح شده است. مسئله مردی که دو زن دارد و این دو زن با یکدیگر اختلاف هایی دارند. مسئله پول ها و ثروت های بادآورده، تخریب شدن آرزوهای یک نسل در خیابان لاله زار و... . این مسائل دغدغه های فیلمسازی است که یک عمر خاطره و تجربه دارد.

 

بازیگر فیلم «شبهای تهران» درباره پرداختن به موضوع سینما در این فیلم سینمایی گفت: در فضای لاله زار و سینماهای قدیمی و از کار افتاده آنجا حال و هوایی وجود دارد که یک نسل با آن احساس همذات‌پنداری می کند. این نسل که آقای کیمیایی هم در آن جای می گیرد دوست ندارند شاهد خراب شدن این فضا باشند. دوست ندارند کرکره سالن های سینما در لاله زار پایین کشیده شود و سینماها تبدیل به انبارهای الکتریکی شوند. البته این اتفاق سالهاست که رخ داده و کیمیایی نیز به بهترین شکل حسرت و اندوه نسلی را به خاطر از بین رفتن این فضا به تصویر کشیده است.

بازیگر سریال «کاراگاه علوی» درباره کم کاری اش در عرصه سینما عنوان کرد: امسال فقط در همین یک فیلم به عنوان بازیگر حضور دارم البته فیلمی هم کار کردم که متاسفانه در مرحله فیلمبرداری متوقف شد که اجازه ندارم نامش را ببرم. من جزو آن دسته از بازیگرانی بودم که با فیلم هایی مثل «غزل» و «دوستان» و فیلم های به اصطلاح تجاری وارد سینما شدم اما خیلی زود به سمت سینمایی کشیده شدم که فضای متفاوتی را تجربه می کرد. بازی در فیلم هایی مثل «سینه سرخ» پرویز شیخ طادی و «چریکه هورام» فرهاد مهران فر و تعدادی فیلم تاریخی حاصل حضور در این فضای متفاوت بود. در این برهه از زمان احساس می کنم فاصله ای بین من و سینمای تجاری ایجاد شد.

وی در پایان صحبتهایش یادآور شد: امیدوارم «متروپل» بازگشت دوباره من به سینما و تولد دوباره ام در سینمای خاص باشد. در طول سالهای گذشته اتفاقاتی پس پرده افتاده و یکسری آدم ها به عنوان انتخاب بازیگر خیلی کارها کرده اند که صابون این افراد به تن بسیاری از بازیگران خورده است. به هر حال آهسته و پیوسته به جلو حرکت می کنم و ایمان دارم دست خداوند بالاترین دست‌هاست. آنچه که مشیت الهی است پیش خواهد آمد و البته خود من هم تلاشم را خواهم کرد. امیدوارم به چیزی که فکر می کنم استحقاقش را دارم دست پیدا کنم.


برچسب‌ها:

تاريخ : پنج شنبه 26 تير 1393برچسب:, | 9:52 | نویسنده : مانا |

سینما پرس: یوسف مرادیان بازیگر سینما و تلویزیون در خصوص فعالیت های جدیدش به خبرنگار سینما پرس گفت: «در حال حاضر حضورم در فیلم آقای شاه حاتمی با عنوان «سفر خورشید» قطعی شده و مابقی کارها هم در حد کلام است و هنوز به هیچ قطعیتی نرسیده است.»

»مرادیان در ادامه در خصوص حس و حال و سختی های بازی در یک نقش منفی که پیش از این در «متروپل» مسعود کیمیایی آن را تجربه کرده بود، اظهار داشت: «بر این باور هستم که بازی در نقش های منفی سخت تر از بازی در نقش های مثبت است و من این را در عمل تجربه کردم. چون ممکن است آن نقش، فرسنگ ها با روحیات و کارکتر من فاصله داشته باشد. ولی در عین حال کاری از این جنس؛ فرصتی را برای من فراهم کرد تا بازی ام را به چالش بکشم.»

بازیگر فیلم «متروپل» اعلام داشت: «مسعود کیمیایی جز آن دسته از کارگردانانی است که همه متفق القول معتقدند بازیگران در آثار ایشان بگونه دیگری دیده می شوند و یکسری بازی های متفاوتی را ارائه می دهند. این هم بر می گردد به هدایتی که کارگردان از بازیگر و کلیت نگاهی که به اثر دارد. چرا که کار، ساخته دست ایشان است و تک تک آدم ها را هم جلوی دوربین و هم پشت دوربین هدایت می کند.

وی افزود: «به همین دلیل معتقد هستم هر بازیگری اگر بگوید دوست ندارم با بزرگان سینما همکاری کنم، حرف واقعی دلش نیست. چرا که بازیگران دوست دارند با فیلمسازان برزگ سینما کار کنند.»

وی اضافه کرد: «من همواره مایل بودم با مسعود کیمیایی کار کنم. البته سال ها پیش قرار بود این اتفاق بیافتد؛ برای فیلم «اعتراض» که بعد به فیلم «سربازان جمعه» کشیده شد و در نهایت در «متروپل» توانستم با ایشان همکاری کنم. همان موقع به من گفتند که نقشی را برای من در نظر گرفته اند و حتی اسم شخصیت را هم به من گفتند که نام او «مظفر» است که بعد دعوت به کار شدم و در فیلم بازی کردم.

مرادیان گفت: من سالهاست که در سینما فعالیت می کنم و همیشه نقش مثبت کار کرده ام. در جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم «شاهزاده ایرانی» کاندیدای سیمرغ نقش اول مرد شدم. همیشه در این مدل کارها حضور داشته ام. از اینکه این نقش منفی را بازی کرده ام خوشحال هستم چون بازخوردهای خوبی از سوی اهالی سینما و منتقدین دریافت کردم.»

مرادیان در خصوص همکاری با مسعود کیمیایی در «متروپل» گفت: « به نظر من برای هر بازیگری این حس وجود دارد که تمایل به همکاری با فیلمسازان بزرگ سینما داشته باشد. حضور من به خواست ایشان بوده و در واقع این نقش را برای من در نظر گرفته بودند.»

بازیگر فیلم «غزل» در خصوص شخصیت «مظفر» در فیلم «متروپل»، اظهار داشت: «شخصیت «مظفر» نقش منفی به معنای مطلق نیست. شخصیت «مظفر» تعریف دارد. «مظفر» مابه ازای دستمزدی که می گیرد، یک سری کارهایی را انجام می دهد. «مظفر» آدم کریه، منفور، متجاوز گر و عجیب و غریبی نیست. آدمی است که در این جامعه حضور دارد، فقط شکل هایشان متفاوت است.»

مرادیان در ادامه افزود: «من سعی کردم با انعطاف به مانند یک موم یا خمیر در اختیار کارگردان باشم و از این ماجرا پشیمان هم نیستم. در این مدت به من فیلم هایی پیشنهاد شد با کاراکترهایی منفی، ولی قبول نکردم. من در طول این سالها متوجه شدم انجام ندادن بعضی کارها، به مراتب خیلی بهتر است تا در فیلم هایی نقش اول را داشته باشم اما هیچ ثمره ای برای من نداشته باشد. سعی می کنم چشم و گوش بسته جلو نروم. اگرچه مدتی کم کار شده بودم ولی سعی کردم کارهای خوب را بپذیرم.»


برچسب‌ها:

تاريخ : پنج شنبه 26 تير 1393برچسب:, | 9:21 | نویسنده : مانا |
علی طباطبایی از بازیگران جوان و با استعداد ایرانی می باشد, وی متولد  ۱۳۶۲ می باشد
پدر وی سیدکمال طباطبایی از تهیه کنندگان سینما و تلویزون می باشد
علی طباطبایی در سریال های از جمله : آشپز باشی,ترانه مادری,قلب یخی و به تازگی در سریال بچه های نسبتا بد به ایفای نفش پرداخته است.
 
 
 
 
 

برچسب‌ها:

تاريخ : پنج شنبه 26 تير 1393برچسب:, | 9:19 | نویسنده : مانا |
سوره سینما/ یوسف مرادیان که این روزها با فیلم «متروپل» به سینماها آمده در فیلم «مذاکرات مستقیم آقای عبدی» با صدایش بازی کرده است.
این بازیگر در رابطه با حضور صدایش در جدیدترین فیلم سینمایی علی شاه حاتمی به سوره سینما گفت: طی این مدت چند پیشنهاد داشتم که صادقانه بگویم با هیچ یک از قصه ها ارتباط برقرار نکردم . تا اینکه این فیلمنامه به من پیشنهاد شد. از آنجا که پیش از این هم با علی شاه حاتمی همکاری داشتم با توضیحاتی که درباره قصه «مذاکرات مستقیم آقای عبدی» شنیدم ابراز تمایل کردم.
وی افزود: از دوران نوجوانی فعالیت موسیقی داشتم و خوانندگی را تجربه کردم اما هیچگاه قصد خواننده شدن نداشتم همیشه فکر می‌کردم می توان از صدا در کاری مرتبط با سینما استفاده کرد. حتی بارها به دوبله دعوت شدم اما نمی‌خواستم هیچکدام آنقدر جدی شود که روی بازیگری‌ام سایه بندازد، فکر می کنم بازیگری همه این ها را باهم دارد.
مرادیان گفت: این فرصت تجربه خوبی بود برای یک تجربه نو. من در این فیلم سینمایی تنها صدایم حضور دارد و بیننده سراسر فیلم فقط اکبر عبدی را می بیند که با من و شخصیت های دیگر دیالوگ دارد و صدای من در نقش یکی از کمک کننده هاست. تجربه دوبله به من کمک کرد تا بتوانم با صدایم احساس لازم را به بیننده منتقل کنم.
برخی دوستان درباره کم کاری من می پرسند اگر چه من این مساله را قبول ندارم اما از آنجا که همیشه دوست دارم کار خوب انجام دهم جزو آن دسته از افرادی هستم که همیشه بزرگانی سر راه من بودند و من را به گزیده کاری سفارش کرده اند. برای من نه گفتن کار سختی است اما واقعا با برخی فیلمنامه ها نتوانستم ارتباط برقرار کنم.
یوسف مرادیان در فیلم‌های سینمایی «متروپل»، «رویای سینما»، «ما همه گناهکاریم» و … بازی کرده است.

برچسب‌ها:

تاريخ : پنج شنبه 26 تير 1393برچسب:, | 9:18 | نویسنده : مانا |
 
 
 
 
بازیگر فیلم سینمایی متروپل گفت: آرزوی هر بازیگری ایت که با مسعود کیمیایی کار کند زیرا او به خوبی از بازیگر بازی میگیرد.
به گزارش خبرنگار شبکه خبری فرهنگ و هنر، یوسف مرادیان با بیان اینکه بعد از فیلم «سربازهای جمعه»  فیلم سینمایی «متروپل» دومین همکاری من با مسعود کیمیایی است گفت: بسیاری از بازیگران دوست دارند تا با کیمیایی کار کنند زیرا فیلمسازیش مبتنی بر نگاه و سبک و سیاق خاص و منحصر به فردی است.
وی در ادامه افزود: انرژی در نگاه و کلام مسعود کیمیایی وجود دارد و بازیگر را به بهترین شکل ممکن برای ایفای نقشش هدایت می‌کند و به او انگیزه و انرژی برای ارائه بازی درست و مناسب می دهد. از اواخر دهه چهل تمام فیلم‌های مسعود کیمیایی به لحاظ طرح مسائل اجتماعی و ساختار درست همیشه مورد توجه مردم و منتقدان بوده است. بنا به همین دلایل حضور و بازی‌ام در فیلم سینمایی «متروپل» یکی از بازی‌های خوب سینمایی‌ام علی‌رغم گزیده کاری‌هایم است.
مرادیان درباره ویژگی نقش خود در «متروپل» گفت: مظفر فیلم «متروپل» آدم خونسرد، باهوش و دانایی است که از این هوش در جهت خلاف استفاده می‌کند و بنابراین نقش مظفر نقش منفی است و نقشی بود که جای کار بسیاری برایم داشت. مظفر کاراکتری خاص و چندوجهی محسوب می‌شد.
وی در ادامه گفت: مسعود کیمیایی سوای تبحرش در کارگردانی یک آدم‌شناس قابل است و با ملاقات با بازیگر به راحتی متوجه توانایی‌هایش می‌شود و بهترین شیوه بازی را از بازیگرانش می‌گیرد و این ویژگی را در حین کار با کیمیایی درک کردم.
این بازیگر خاطرنشان کرد: این کارگردان صاحب سبک در صحنه بازیگرش را به بهترین شکل ممکن هدایت می‌کند و بازی مورد نظرش را از بازیگر می‌گیرد.
 وی همچنین خاطرنشان کرد: کیمیایی توانایی‌های بازیگران را که برایشان ناشناخته است به بروز و ظهور در می‌آورد.کیمیایی آدم باهوشی است و هیچ چیزی از دیدش پنهان نمی‌ماند و سر صحنه به همه چیز اشراف دارد. مسعود کیمیایی روزهای اول شروع فیلمبرداری به من می‌گفت بازی این نوع نقش‌ها کار دشواری است.
 

برچسب‌ها:

تاريخ : پنج شنبه 26 تير 1393برچسب:, | 9:15 | نویسنده : مانا |
صفحه قبل 1 2 صفحه بعد
.: Weblog Themes By BlackSkin :.